• جستجو - Results from #100 جستجو - Results from #100
  • صفحه اصلی
  • آرشیو روضه
  • آرشیو مداحی
  • آرشیو اشعار
  • مداحان
  • ایجاد حساب کاربری
  • بازیابی نام کاربری
  • بازیابی رمز عبور
  • جستجو - Results from #100 جستجو - Results from #100
  • صفحه اصلی
  • آرشیو مداحی
  • آرشیو روضه
  • مداحان
  • آرشیو شعر

در مجموع: 316 نتیجه یافت شد

وضعیت جستجو
جستجو تنها در :

صفحه2 از4

101. موهام و شونه کنید داره میاد بابام
(آرشیو مداحی)
... دردای من دوا نمیشه چشای بسته وا نمیشه عمه برام غذا اورده اما اینا برام بابا نمیشه شب تا سحر خدا خدا میکنم با گریه بابام و صدا میکنم موهامو شونه کنید داره میاد بابام میاد منو ببره میدونه چقدر تنهام ...
ایجاد در 19 شهریور 1398
102. خوش اومدی تو از سفر بابا
(آرشیو روضه)
... لباس پاره غارت شه منو ببر که عمه راحت شه بابا بابایی نبودی از همه کتک خوردم یه جوری زد که عمه گفت مردم به خاطر تو طاقت آوردم بابا بابایی بیابونا نمیره از یادم تو راه کوفه جون دادم تو خواب ...
ایجاد در 19 شهریور 1398
103. هم بر سرم خیلی هم تازیانه خورد
(آرشیو مداحی)
... داده عمه به من گفته شبیه مادرم خیلی دست عمو افتاد از دستِ سنگین پر شده دور و برم خیلی جایم کتک خورده بابا خجالت می کشم از خواهرم خیلی چشمم زدند آخر در آن بیابان کند از موی سرم خیلی از بس لگد ...
ایجاد در 25 آبان 1397
104. شهر خالی ز رفت و آمد شد
(آرشیو روضه)
... خار می دویدم من اثر از کاروان ندیدم من پایِ زخمی ز راه ماندم من ذکرِ امَ یجیب خواندم من یاد یک حرف عمه افتادم که در آن لحظه بین امدادم جمع کردم تمام نیرو را گفتم از روی درد: یازهرا مادر آمد ...
ایجاد در 25 آبان 1397
105. سر منو نشون نده سر خودت چی اومده
(آرشیو مداحی)
...  خوشی به ما نیومده اشک چشام در اومده حوصله‌مم سر اومده خوشی به ما نیومده میای باهم بازی کنیم، بابا جونم روی هم‌و نازی کنیم، بابا جونم نمیتونه دل بکَنه عمه از من باید اونو راضی کنیم، بابا جونم  ...
ایجاد در 18 مهر 1397
106. باباجون خسته‌ی راهم
(آرشیو مداحی)
... صحرا بازی می‌کردم افتادم اینقد غصه نخور بابا غصه نخور بابا ، توی راه بین اون صحرا یکی دستش تو تاریکی به گونه‌م خورده چیزی نیست هیچ‌کس نمیدونه ، بپرس از عمه میدونه یکی از من یه گوشواره امانت برده ...
ایجاد در 18 مهر 1397
107. جاموند از بقیه، یه سه ساله دختر
(آرشیو روضه)
... شبا تو خرابه مگه جای دختر تو بزم شرابه؟ الان خوبه عمه میگیره چشامو نمیبینه چوب زد لبای بابامو ولی آخرش چی!؟ آخر که میبینه سر بابا جونش روو پاش که میشینه زینب ترسش فقط همینه دختر پیش باباش نشینه ...
ایجاد در 18 مهر 1397
108. اگر سوخته بال و پر من
(آرشیو مداحی)
دم اول اگر سوخته بال و پر من حجابم شده سنگر من اگر سوخته در بین خیمه پر معجر من دم دوم پناه همه عمه زینب خود فاطمه عمه زینب دم ذوالفقار علی بود دم عمه زینب دم اول خراب چراغونه امشب قناری غزل ...
ایجاد در 12 مهر 1397
109. غم گرفته سر تا پامو ببین بابا
(آرشیو مداحی)
غم گرفته سر تا پامو ببین بابا امشبو تا صبح رو پاهام بشین بابا تا بگن پیش دشمن کم نیاوردن تو بگی آفرین بابا شام خیبر بود و عمه فاتح خیبر عمه حیدر بود و من هم مالک اشتر عمه رهبر بود عمه حیدر بود ...
ایجاد در 12 مهر 1397
110. زیر سایه یه نخل نشسته بود
(آرشیو روضه)
... خرابه و شبای سرد و روزای گرم گرم ولی ما همه تو خونه های خوب بالش زیر سرامون نرمه نرم یه شبی زد زیره گریه طفلکی پاشد از خواب و صدا زد باباجون عمه خواب دیدم که بابام اومده عمه جون به من بابامو برسون ...
ایجاد در 12 مهر 1397
111. شبا که خوابتو میبنم تو خواب چشام میسوزه
(آرشیو مداحی)
... که روم نمیشه عمه با گریه معجر سرم کرد یه کاری این زجر با معجرم کرد حالا دیگه چشمام بستس از بس ورم کرد کنار مایی نمیبینمت بگو کجایی نمیبینمت از دست سنگین دنیام تاریکه این صورت برا سیلی خیلی کوچیک ...
ایجاد در 09 مهر 1397
112. گل بهشت حسینم ز بس نخوردم آب
(آرشیو روضه)
گل بهشت حسینم ز بس نخوردم آب زان به دیدنم آمد كه چهره ام زرد است به پیش ضربت دشمن سپر برایم شد قسم به جان عمویم كه عمه ام مرد است نسیم می وزد و صورتم چه می سوزد خدا كند كه بمیرد سرم چه آورده است ...
ایجاد در 09 مهر 1397
113. سر منو نشون نده سر خودت چی اومده
(آرشیو مداحی)
... عمه از من باید اونو راضی کنیم بابا جونم ای شمع من چراغ من مرحم درد و داغ من بیا بریم تا اینکه زجر نیومده سراغ من بار سفر رو جمع کنم زحمتو باید کم کنم من الذی ایتمنی کی به گلوت خنجر زده ...
ایجاد در 02 مهر 1397
114. رفت خورشید ز رو وقت درخشیدن تو
(آرشیو مداحی)
...  نشود خسته اباالفضل زبوسیدن تو خنده بر صورت زهرایی تو می آید عمه ات هست فقط عاشق خندیدن تو مهربان دختر ارباب ، گدایی به خدا دست خالی نرود موقع بخشیدن تو علی اکبر و عباس و حسین و زینب آب گردد ...
ایجاد در 02 مهر 1397
115. سر منو نشون نده سر خودت چی اومده
(آرشیو مداحی)
... دل من بی حده خوشی به ما نیومده نیومده اشک چشام درومده حوصلمم سر اومده خوشی به ما نیومده نیومده میای با من بازی کنی بابا جونم روی منو نازی کنی بابا جونم نمیتونه دل بکنه عمه از من باید اونو راضی کنی ...
ایجاد در 30 شهریور 1397
116. ازت بی خبرم خبر داری یا نه
(آرشیو مداحی)
... گیر آوردنم بابا ،جان بابا اینا با ما بدن خبر داری یا نه به خیمه اومدن خبر داری یا نه چقدر زحمتمو کشید عمه بابا به جام اونو زدن خبر داری یا نه نمازشو نشسته خوند از درد کجا بودی کجا بودی تنهایی رفت ...
ایجاد در 24 شهریور 1397
117. گل سر نیست ولی موی سرم هست هنوز
(آرشیو مداحی)
... کشید و به دلم تسکین داد جای شکر است که عمه به برم هست هنوز با زمین خوردن من دیدۀ خود می بندد شرم در چهرۀ ساقیِ حرم هست هنوز خاطرت هست که قنداق علی خونی بود؟ همۀ خاطره ها در نظرم هست هنوز غصۀ معجر ...
ایجاد در 22 شهریور 1397
118. این همه درد دلم چشم تری میخواهد
(آرشیو مداحی)
... دلم با تو به سامان برسد سینه ارام ندارد پسری میخواهد دخترت را چه شد این بار نبردی بابا هر سفر قاعدتا همسفری میخواهد حال من حال یتیمی است که هر شب تا صبح دامن عمه گرفته پدری میخواهد خون پیشانی تو ...
ایجاد در 21 شهریور 1397
119. تو این شب تاریک ستاره مبهوته
(آرشیو روضه)
تو این شب تاریک ستاره مبهوته خواب می دیدم بازم سرم رو بازوته تقصیر من نیست که اشکم سرازیره یاد تو می افتم خواب از سرم میره کجای دنیا ، این طوری بابا ، جواب اشکو میدن جلو چشای عمه سرت رو ، روی زمین ...
ایجاد در 20 شهریور 1397
120. ملیکه بانو یا رقیه چه خوبه دنیام با رقیه
(آرشیو مداحی)
... پاشه علی اکبر محو خنده هاشه دردونه ی کل مخدرات و عمه زینب دلبسته ی صداشه رقیه چون ماه بر عالم میتابه رقیه تو دنیا چون در نایاب میده به نوکر ها کربلا با دستاش رقیه دنیای زیبای ارباب رقیه جان رقیه جان تپش ...
ایجاد در 12 شهریور 1397
121. بابا بیا ببین غم چشم تر مرا
(آرشیو روضه)
... زده در دل ببین دوباره غم دختر مرا دیدم میان شام غم باغ لاله را تصویر کودکی خودم را سه ساله را من اسمان ابری باران گرفته ام از چشم عمه غیرت طوفان گرفته ام از لحظه ای که سر روی نیزه گذاشتی زنجیر بسته ...
ایجاد در 19 مرداد 1397
122. تو این شب تاریک ستاره مبهوته
(آرشیو روضه)
تو این شب تاریک ستاره مبهوته خواب میدم بازم سرم رو بازوته تقصیر من نیست که اشکم سرازیره یاد تو میفتم خواب از سرم می ره کجای دنیا ، این طوری بابا ، جواب اشک و میدن جلو چشای عمه سرت رو ، روی زمین ...
ایجاد در 19 مرداد 1397
123. گفتم میاد بابام گفتن که رویامه
(آرشیو مداحی)
... پای پر ورم از چی بگم برات از وضع معجرم از غارت حرم از چی بگم برات آروم بگم بابا چون عمه بیداره این زخم رو پلکم سوغات بازاره بازار کدوم بازار با سنگ و چوب رفتیم اون چند قدم راهو صبح تا غروب رفتیم ...
ایجاد در 12 مرداد 1397
124. تا در خرابه باز شد نیمه شب
(آرشیو روضه)
... عوض شده بدنا سیاه و مو سپید شده کار دنیا رو میبینی بابا جون رفتی و همسایه یزید شدیم من نمیتونم بخوابم نه بشینم نه که راه برم چند قدم واسه دلخوشی عمه الکی خودمو به خواب زدم اره اونجا بود که مارو ...
ایجاد در 12 مرداد 1397
125. به کویر لب خشک تو ترک افتاده
(آرشیو مداحی)
... ز شناسایی تو چشم ترم حق بده دختر دردانه به شک افتاده پر از نقش و نگار است تمام تن من نقش چکمه به تنم خورده و حک افتاده عمه با دیدن من ذکر لبش یا زهراست گوئیا یاد همان زخم فدک افتاده خوب معلوم بوَد ...
ایجاد در 09 بهمن 1396
126. تو اون شلوغی ها تو خیمه ها ترسیدم
(آرشیو مداحی)
تو اون شلوغی ها تو خیمه ها ترسیدم تو اون سر و صدا از خستگی خوابیدم خواب می دیدم مدینه توی خونه مون کنار عمه زینبم ، امام نسوخته معجرم خواب می دیدم هنوز بابام کنارمه دستام تو دستای عمو ، اما نسوخته ...
ایجاد در 07 بهمن 1396
127. ببخش منو حالا که اومدی
(آرشیو روضه)
... چه کسی گفته که ما راهی ویرانه شدیم همگی وارد یک خانه شاهانه شدیم بالش زیر سرم سنگ نه بابا پر قو ست مشکل جدی من مشکل درد زانوست ندویدم به بیابان به تنم خار نرفت عمه جانم طرف مجلس اقیار نرفت از سکینه ...
ایجاد در 02 آبان 1396
128. شبا وقتی بی مهتابم همه خوابن نمیخوابم
(آرشیو مداحی)
شبا وقتی بی مهتابم همه خوابن نمیخوابم واسه این دل بی تابم یه فکری کن واسه حال پریشونم واسه خستگی جونم واسه عمه دلخونم یه فکری کن اگه عمه نبود من تاحالا زنده نبودم تورو بغل بگیرم با همین ...
ایجاد در 02 آبان 1396
129. لالاکن دخترم دورت بگردم
(آرشیو مداحی)
لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون ...
ایجاد در 19 مهر 1396
130. کدوم دردامو بگم،بازو یا دست و کمرم
(آرشیو مداحی)
کدومِ دردامو بگم ، بازو یا دست و کمرم میخوام بگم که بعد تو ، بابا چی اومد به سرم رفتی و بین من و تو ، بابا یه نیزه فاصله ست از ناقه افتادم زمین ، خاک روی چادرم نشست رسید و جوری منو زد ، که بابا دندونام ...
ایجاد در 11 مهر 1396
131. با همین صورت تب دارم
(آرشیو مداحی)
... اما بابامو ازم گرفتن راس خونین تو تو طشته جسم صد پارتم رو دشته عمه جونم بیا بابایی برگشته عجب بساط روضه ای علم شد ویرونه با سر تو محترم شد تو اومدی خرابه هم حرم شد با معجر پاره بستم زخمای زیر گلوتو ...
ایجاد در 07 مهر 1396
132. همه جان ودلم اتش گرفته-دوبیتی
(آرشیو اشعار)
  موضوع : روضه و ذکر مصیبت   سبک : دوبیتی   شاعر :حمید قلی زاده   متن اشعار همه جان ودلم آتش گرفته که خیمه با حرم آتش گرفته ببین عمه میان شعله هایم تمام معجرم آتش گرفته ...
ایجاد در 23 دی 1395
133. ای دشمن بی شرم من بابا ندارم-غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... با افراد نابینا ندارم گفتم به عمه کاش می شد گیسوانم می بافتی نزد پدر ، اما ندارم از بس ملامتهای شامی را شنیدم دیگر برای فحش ها جایی ندارم تا گیسوانم را بدست باد دادم گفتم خدا را شکر دیگر نا ندارم ...
ایجاد در 21 دی 1395
134. رانده ام از دیده ی مجروح امشب خواب را-غزل روضه
(آرشیو اشعار)
  موضوع : روضه و ذکر مصیبت   سبک : غزل روضه   شاعر : محمد میر هاشمی   متن اشعار  رانده ام از دیده ی مجروح امشب خواب را میهمان دیده کردم تا سحر مهتاب را  گرچه بی فیض از ...
ایجاد در 21 دی 1395
135. در آن سحر، خرابه هوایش گرفته بود-غزل روضه
(آرشیو اشعار)
  موضوع : روضه و ذکر مصیبت   سبک : غزل روضه   شاعر :علی اکبر لطیفیان   متن اشعار در آن سحر، خرابه هوایش گرفته بود حتی دل فرشته برایش گرفته بود با آستین پاره ی پیراهن ...
ایجاد در 21 دی 1395
136. بيا اي سر به ويران با من ويران نشين سر كن - اشعار روضه
(آرشیو اشعار)
... را هم به بوي خود معطر كن زبان را نيست نيرويي كه گويم، عمه ممنونم تو بگشا لعل لب، از او تشكر جاي دختر كن نه جاي تو، نه جاي عمه، نه جاي من است اينجا مرا همره ببر زين جا و، همبازي اصغر كن   ...
ایجاد در 29 آذر 1395
137. طورنشین می شوم سحر که بیاید - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... سفر کرده از سفر که بیاید صبح خبر می دهند رفتن من را از پدر رفته ام خبر که بیاید نوبت ناز من است صبر ندارم ناز مرا می خرد پدر که بیاید گریه ی من مال عمه است، و گر نه زود مرا می برند، سر که بیاید  ...
ایجاد در 29 آذر 1395
138. زنده ماندن بدون بابا، نه کوفه رفتن، بدون سقا، نه - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... بابا، نه ما اسیریم و هر کجا ببرید می رویم، غیر شام، آنجا نه زنده ماندن، نه، آب خوردن، نه جملاتم همه شده با (نه) قد خم، صورت کبود، آری شدم انگار مثل زهرا، نه؟ پدرم تشنه بود وقت وداع عمه سیراب شد ...
ایجاد در 29 آذر 1395
139. خسته است پاهام تاره چشمام
(آرشیو مداحی)
خسته است پاهام تاره چشمام بیا بابا بیا بابا پیشم بودی توی رویام بیا بابا بیا بابا رفتی روی نی ها بدون من تک و تنها یا تو بیا پیشم یا من پیشت بیام بالا ای که رو نی هستی چشم از همه بستی از ...
ایجاد در 15 آذر 1395
140. همينكه كنج خرابه خدا خدا كردم - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
...  گلايه از دو يهوديِ بي حيا كردم خرابه، با نفَس و گريه هاي ممتد خود چه وحشتي به دل اشقيا به پا كردم صداي گرية من در خرابه باعث شد به حال عمه در آن معركه دعا كردم خلاصه عاقبت از ره مسافرم آمد خلاصه ...
ایجاد در 13 آذر 1395
141. آتش گرفتن جگرم را نگاه كن - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
  موضوع : روضه و ذکر مصیبت   سبک : غزل روضه   شاعر : رضا باقریان   متن اشعار آتش گرفتنِ جگرم را نگاه كن زخم كنار چشم ترم را نگاه كن از عمه ام اگر كه گلايه نمي كني اي ...
ایجاد در 13 آذر 1395
142. خبر داری پس از تو ای پدر من گریه کردم - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... کردم به عمه کم تر از آثار درد خویش گقتم سخن کم گفتم آری بیشتر من گریه کردم در آغوش بیابان روی ناقه در خرابه به قدر عمر خود در این سفر من گریه کردم پدر در بیت آخر خویش را از یاد بردم به یاد سینه و ...
ایجاد در 04 آذر 1395
143. چند شبه نیستی بگی روضه برای دخترت
(آرشیو مداحی)
... نمیزاری پدر خوب من دیدی آخر اومدی گرچه با سر اومدی با چشم تر اومدی دیدن دختر اومدی دختری که دیگه پیره از تموم دنیا سیره اومدی کنارش اما دیگه دیره بابای من بابای خوبم بابای من بابای خوبم عمه ...
ایجاد در 01 آذر 1395
144. دیده بگشا که دلم تنگ تر از تنگ شده - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... رنج اسیری بر ما بین کوفی سر گوشواره ی ما جنگ شده بر نوک نیزه سرت بود و تنت بر صحرا جسم پامال و سرت هجمه ی صد سنگ شده شبی از ناقه فتادم به دو چشمم دیدم قد من؛ فاطمه و عمه هماهنگ شده خواب دیدم که شبی ...
ایجاد در 27 آبان 1395
145. من نهاله سه ساله ای بودم - زبانحال و روضه
(آرشیو اشعار)
... عمه چیده شدم صورتم مثل ماهِ شب زیبا  گیسوانم حکایت شب یلدا در زمستان بی کسی اما ناله کردم پر از سپیده شدم به گناهی که دخترت هستم کاملاً شکل مادرت هستم در هجوم سپاه نامردی ضربه ها خوردم و شهیده ...
ایجاد در 26 آبان 1395
146. از خيمه ها دور از تمناي نگاهم - زبانحال و روضه
(آرشیو اشعار)
... گيسو نمانده ** از كربلا تا كوفه، كوفه تا به اين جا در تاول پايم هزاران خار مي رفت بابا نبودي تا ببيني دختر تو با چه لباسی كوچه و بازار مي رفت ** ديدم كه عمه آستين روي سرش بود از گيسوي بي معجرم ...
ایجاد در 08 آبان 1395
147. خوش آمدی و شدی شمع محفلم بابا - زبانحال
(آرشیو اشعار)
...  نگاه می کنی و میبری دلم بابا درست شکل تو بود آن سری که می دیدم به روی نی همه جا در مقابلم بابا مگر که عمه به تو گفته از چه خیره شدی به پای خسته و زخم و پر آبلم بابا بهانه ی تو گرفتم طعام آوردند  ...
ایجاد در 08 آبان 1395
148. پدر من پسر فاطمه مهمان من است - غزل ، زبانحال
(آرشیو اشعار)
  موضوع : روضه و ذکر مصیبت   سبک : غزل روضه   شاعر : موید مشهدی   متن اشعار پدر من پسر فاطمه مهمان من است عمه  مهمان نه که جان من و جانان من است کنج ویرانهٴشام و سر خونین ...
ایجاد در 08 آبان 1395
149. روضه سر بسته تر بهتره
(آرشیو مداحی)
... زبون رقیه یا رقیه روضه خون عمه قافله روضه هم روضه فاصله وای اگه دختری نیمه شب گم شه با پای پر ابله ای سادات می بخشید که این روضه داغه افتاده سه ساله با سر از رو ناقه لال بشه روضه خون رقیه مرده ...
ایجاد در 27 مهر 1395
150. چوبی به لبت نشسته دیدم
(آرشیو مداحی)
... با ترانه از دو چشمم دانه دانه می چکد بر روی دامن با بهانه بی بهانه عمه برگردیم خانه یادم اید روز دیرین کودکی شاداب بودم هر زمان خوابم میامد روی دوش گرم اکبر خواب بودم من عزیز شهر بودم دختر ارباب ...
ایجاد در 26 مهر 1395
151. منتظر مانده ام تا بیایی
(آرشیو مداحی)
منتظر مانده ام تا بیایی ای که بر درد دل ها دوایی ،کجایی زحمت عمه شد زخم پایم جان بابا گرفته صدایم کجایی شاه گفتا کربلا امروز میدان من است عید قربان من است مادرم زهرا در این گودال ...
ایجاد در 26 مهر 1395
152. جگرم سوخته صدام شرر داره
(آرشیو مداحی)
... یه زهرای سه ساله ام نفسم با روضه ی تو دم گرفت گریه ی عجیبی از حرم گرفت شهر شام و یک تنه آتیش زدم دشمن تو منو دست کم گرفت حمد و با دلی شکسته میخونم قنوت و با دست بسته میخونم نماز وترمو مثل عمه ام ...
ایجاد در 21 مهر 1395
153. منم بابا میخام بگم حُبُ الحسین أجَنَّنی
(آرشیو مداحی)
منم بابا میخام بگم حب الحسین اجننی دخترتم دوست دارم عاشقتم عشق منی فقط به من بگو همین من الذی ایتمنی رگ هاتو کی بریده و چی شده بی پیرهنی تو رفتی عمه از جدایی نوحه برات دم گرفت خیمه هارو ...
ایجاد در 17 مهر 1395
154. شب های خرابه چقدر خاموش و سرده
(آرشیو مداحی)
... لبات ضربه بی امون میزد ناله زنان بر سر عمه جون میزد من الذی ایتمنی یا ابا من الذی ایتمنی یا ابا بابا صورتم زخمی مثل سر زخمیت بابا سرتم زخمیه مثل سر زخمیم بوسه میگیرم از رگای حنجر زخمیت باروضه ی ...
ایجاد در 15 مهر 1395
155. بدون دخترت رفتی چجوری تو دلت اومد
(آرشیو روضه)
... عمه خواب بابامو دیدم ، بابام قول داده بیاد بابا اومد نمیبینم درست روتو آخه چشمای من تاره خونی که رفته از پاهام هنوز رو خاک بازار رباب از توی اون بازار همش به سینه میکوبه چه چاکی خورده رو لب هات ...
ایجاد در 15 مهر 1395
156. سر بابامو بریدن منو به اسیری بردن
(آرشیو مداحی)
سر بابامو بریدن منو به اسیری بردن حال روز منه اینجا دیگه کیه که ندونه آخه بگو به من عمه سری که باشه رو نیزه توی یه ماه از اون سر دیگه چیزی نمیمونه برای این سه ساله همین سرو آوردن مسافر تنورو ...
ایجاد در 14 مهر 1395
157. بابا نیمی از گیسویم در آتش سوخت
(آرشیو روضه)
... یه وقت دیدن بچه رو آوردن پرت کردن تو دامن زینب ، آخ گمون من اینه زینب دستش بسته بوده ، آخه اگر دستش باز بود بچه رو بغل میکرد بچه همینجور از عمه فاصله گرفت کشون کشون اومد لابه لای نیزه ها این سر بابامه این ...
ایجاد در 13 مهر 1395
158. ستاره بود و به دیدار ماه عادت داشت - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... خنده رد نشد بی اشک شکسته بود و همیشه به اه عادت داشت ز بس که پای برهنه دوید در پی سر به خار های مغیلان را عادت داشت شبیه عمه مظلومه سخت می نالید به روضه های غم قتلگاه عادت داشت نیایش سحرش مثل فاطمه ...
ایجاد در 09 مهر 1395
159. این صحنه ها را پیش از این یکبار دیدم - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... تشت هستی بر روی نی بودی تو را هر بار دیدم بابا خودت گفتی شبیه مادرم باش من مثل زهرا مادرت ازار دیدم یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم احساس کردم صورتم آتش گرفته خود ...
ایجاد در 09 مهر 1395
160. دختر شاه مدینه کنج ویرونه نشسته - شعر روضه
(آرشیو اشعار)
... گرفته چشاش تار و بی فروزه با اشاره میگه عمه کف پام داره می سوزه چرا پس بابا نیومد تو که گفتی توی راهه گمونم دوستم نداره آره بخت من سیاهه تا که اومد بابا پیشم منو می ذاره رو سینه دست میذارم روی گوشم ...
ایجاد در 09 مهر 1395
161. شاید که خواب دیده ام ، این سر خیالی است - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... و در دل خود هم نگفت کس این کودک یتیم کدامین اهالی اَست باب سری شبیه عمو چند وقتی اَست از روی نیزه خیره به من این حوالی اَست عمه گرفته دست مرا راه می برد بابا بگو به خاطر کم سن و سالی اَست    ...
ایجاد در 06 مهر 1395
162. شيعيان شرح شب تار مرا گوش كنيد - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... رخسار دل آرايم بود حال در گوشه ويرانه بود منزل من خون دل گشته ز بى تابى دل ، حاصل من يكشبى ناله ز هجران پدر سر كردم دامن خويش ز خونان جگر تر كردم صحبت باب بر عمه مكرر كردم گفت : بابت به سفر رفته ...
ایجاد در 06 مهر 1395
163. ساحل زخم گلویت دل دریای من است
(آرشیو مداحی)
ساحل زخم گلویت دل دریای من است موی تو سوخته اما شب یلدای من است آمدی داغ دل تنگ مرا تازه كنی یا دلت سوخته از در به دری های من است خواب دیدم بغلم كرده ای و می بوسی سر تو در بغلم معنی رویای من است ...
ایجاد در 31 شهریور 1395
164. زبری صورت من و دستان عمّه ام - شعر روضه
(آرشیو اشعار)
... كه دید طفلِ تو را اشتباه كرد عمه به معجرم دوگره زد ولی ببین روی مرا كشیدنِ معجر سیاه كرد  حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند این سنگ ها عزیز تو را سیر كرده است ته مانده ها ی گیسوی نازم تمام شد در بینِ مُشتِ ...
ایجاد در 25 شهریور 1395
165. السلام علیک یا عطشان چه بلایی سر لبت آمد- غزول روضه
(آرشیو اشعار)
... بازار دیدنی بودیم ! دید زلفت که ما پریشانیم عمه ام داد می زد ای مردم! به پیمبر قسم مسلمانیم معجرم را سر کسی دیدم چادرم را سر یکی دیگر با عبایت نماز می خواند مشرکی پشت مشرکی دیگر دختر حرمله چه مغرور ...
ایجاد در 23 شهریور 1395
166. چه شبا از گریه ها نخوابیدم
(آرشیو مداحی)
چه شبا از گریه ها نخوابیدم چه شبا از درد پا نخوابیدم چه شبا عمه با من نخوابیده چه شبا دور از بابام نخوابیدم از انتظارت گله دارم بابا از نیزه دارت گله دارم بابا تشنه لب کنار ما خوش اومدی بابای ...
ایجاد در 21 شهریور 1395
167. دردم این است عمو نیز در این قافله نیست- غزل روضه
(آرشیو اشعار)
... توحید نخوان سنگ ها منتظر و خواندن تو بی صله نیست عمه ام شاهد من خورده مگیری بابا بس که بر خار دویدم نفس هروله نیست بی قباله به من از حرص فدک سیلی زد بدتر از مادر تو گشته ام اما گله نیست گله این ...
ایجاد در 13 شهریور 1395
168. بغضی تو گلومه مردن ارزومه
(آرشیو مداحی)
... نبوده صورتش کبوده مقتل میگه کوفه مثل کوچه بوده نوشته گفتن که یتیمه پدر نداره جز عمه زینبش سپر نداره بزنیدش خارجیه ناله هاش اصلا اثر نداره دشمن بی دینه دستش سنگینه دیر شد خیلی زود پیر شد خیلی زود ...
ایجاد در 09 شهریور 1395
169. بغضی تو گلومه مردن ارزومه
(آرشیو مداحی)
... بابا حسین افسانه نبوده صورتش کبوده مقتل میگه کوفه مثل کوچه بوده نوشته گفتن که یتیمه پدر نداره جز عمه زینبش سپر نداره بزنیدش خارجیه ناله هاش اصلا اثر نداره دیر شد خیلی زود پیر شد خیلی زود بابا بابا ...
ایجاد در 08 شهریور 1395
170. خدارا شاکرم امشب پدر جان،که من بار دگر دیدم نگاهت - غزل روضه
(آرشیو اشعار)
...    تو شکسته   گشته   آن   رخسار  ماهت به  من   میگفت   هرآن   عمه  زینب پدر   رفته   سفر   رو سوی    جایی کجا    رفتی    سفر    بابای   خوبم ؟ نمی شد    زودتر      پیشم    بیایی ؟ نمی گفتی  ...
ایجاد در 06 شهریور 1395
171. دردها هست، ولی فرصت گفتاری نیست-غزل مصیبت
(آرشیو اشعار)
  موضوع : غزل مصیبت   سبک : غزل روضه   شاعر : علی انسانی   متن اشعار دردها هست، ولی فرصت گفتاری نیست عازمم قافله را قافله سالاری نیست بگذارید بمانم به برش یک امشب تا ...
ایجاد در 14 تیر 1395
172. اینجا مرا به مهر تسلی نمی دهند - مرثیه
(آرشیو اشعار)
  موضوع : مرثیه   سبک : قصیده   شاعر : -   متن اشعار اینجا مرا به مهر تسلی نمی دهند دلتنگ مهربانی جان پرورت شدم پروانه تو بودم و ای شمع محفلم گرد تو سوختم من و خاکسترت ...
ایجاد در 28 خرداد 1395
173. لبخند تو ، شده دار و ندار حسین
(آرشیو مداحی)
... دل بردی از حسین رو دستای عمو دل عمه ، برای تو بیقراره علی اکبر ، برات النگو میاره عمو عباس ، روی سرت گل میزاره لبخند تو ، شده دار و ندار حسین شد روی تو ، ماه شب های تار حسین تو شور شیرین اربابی ...
ایجاد در 22 خرداد 1395
174. من بی تو تنها می شوم، تنها مگر نه - غزل مصیبت
(آرشیو اشعار)
... عمه بمانی کنج تنور و بر سر نی ها مگر نه اما سه ساله پیر شد با رفتن تو پیری شده از قامتم پیدا مگر نه دریای گیسوی مرا که یاد داری یک برکه ای مانده از آن دریا مگر نه عمه سحر دستی به موهایم کشیده خیلی ...
ایجاد در 20 خرداد 1395
175. بیست سالش شده ، چه محشر شد - مدح و مرثیه
(آرشیو اشعار)
  موضوع : مدح   سبک : شعر   شاعر : مجتبی خرسندی   متن اشعار بیست سالش شده ، چه محشر شد خانمی دلربا و دلبر شد درحجاب و وقار ودین داری از تمامی دختران سر شد مثل عمه مـفـسّر ...
ایجاد در 15 خرداد 1395
176. خوابم نمی برد که دست تو بالشم نیست
(آرشیو روضه)
متن اشعار خوابم نمی برد که دست تو بالشم نیست بابا یتیم یعنی دست نوازشم نیست باید بگیرم امشب دیوار را نیافتم عمه حواس جمع است اینجاست تا نیافتم حتی توانِ ماندن از بالِ من نیاید گفتی به زجر دیگر ...
ایجاد در 04 اسفند 1394
177. من از غصه دوری تو میمیرم
(آرشیو مداحی)
...  که کاش صدا به گوش علمدار می رسید دیدی که سوخته موهام بابا تنهام بابا راستی نداری مرحم واسه زخام بابا کبودی بدن من زود بود برای پر زدن من زود بود بابا نبودی عمه تو بزم شراب اومد نبودی دختر تو با ...
ایجاد در 30 دی 1394
178. خیلی دیگه بی حوصلم من
(آرشیو روضه)
متن اشعار خیلی دیگه بی حوصلم من بابام خیلی دیر کرده کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده تاریکه اما خیلی خوبه مهتاب امشب نیست عمه بابام من و اینجور ندیده موهام مرتب نیست عمه خیلی دیگه ...
ایجاد در 17 آذر 1394
179. انقده بی تابم که خدا میدونه
(آرشیو مداحی)
متن اشعار انقده بی تابم که خدا میدونه اخه مهمون دارم توی این ویرونه چهرم کبوده موهام سفیده بیا که جونم به لب رسیده یه جوریم انگار خیلی پیرم جلو چش عمه از حال میرم خوش اومدی بابا همه شبها از ...
ایجاد در 17 آذر 1394
180. بابا جون اومدی فدا سرت
(آرشیو مداحی)
... کردی چرا غروب چرا قرآن نمیخونی چه کرده با لب تو چوب میشدم امشب پر پرت اگر عمو جون نبود اینجا نمیمونه چیزی از سرت اگر عمه جون نبود اینجا بابا جون میمرد دخترت اگر عمه جون نبود اینجا   حجم ...
ایجاد در 07 آذر 1394
181. آتش جان مرا کم شعله ور کن
(آرشیو مداحی)
متن اشعار آتش جان مرا کم شعله ور کن امشبی را ای پدر با من سحر کن از غم و دل تنگی و دل شوره سیرم آرزو دارم در آغوشت بمیرم سر زده آمدی مهمان من کنج ویرانه عمه ام میزند با دست خود بر سرم شانه  ...
ایجاد در 07 آذر 1394
182. من به تو میگم بابای من
(آرشیو مداحی)
متن اشعار من به تو میگم بابای من تو به من میگی زهرای من من به تو میگم رفتی کجا تو به من میگی رو نیزه ها من به تو میگم چی شد عمو تو به من میگی گوشواره کو من و عمه و سنگ و کبودی من و عمه و یه ...
ایجاد در 28 آبان 1394
183. همه شادند دخترت گریان
(آرشیو روضه)
... تار شده گر به دور سرت نمی گردم پر پرواز من شکسته شده مثل سابق زبان نمیریزم دو سه دندان من شکسته شده وسط ازدحام و خنده شام بغض تنهایی ام ترک میخورد هر کجایی که گریه میکردم عمه ام جای من کتک میخورد ...
ایجاد در 09 آبان 1394
184. خبر داری تب کردم ای بابا
(آرشیو مداحی)
... جای چوبه نپرس از من از احوالم تو خوب باشی حال من خوبه نداری تو عمامه من معجر موهات سوخته موی منم سوخته شدم جون بر لب میرم من امشب حلالم کن عمه جون زینب   حجم فایل : 7.5 مگابایت     ...
ایجاد در 01 آبان 1394
185. نگو رقیه بگو کمال روضه نگو رقیه
(آرشیو مداحی)
متن اشعار نگو رقیه بگو کمال روضه نگو رقیه به سمت ارباب نماز عمه زینب و وضو رقیه شبیه اصغر نداشت جز شهادت آرزو رقیه میان طفلان دفاع کرده ظهر از عمو رقیه ز گوش گفته نگفته از فشردن گلو رقیه ز گوش ...
ایجاد در 01 آبان 1394
186. نبودی تو بابا ز هر گوشه غم ریخت
(آرشیو روضه)
... عمه چرا بابام خضاب نکرد ؟ عمه درست جوابمو نداد گفت:بابات عزاداره حالا نگاه میکنم میبینم همه محاسنت غرق خونه بابا من الذی قـطع وریدک بابا لحظه ی آخر بچه ها بهم گفتن عمه بجای اینکه صورتت رو ببوسه زیر ...
ایجاد در 28 مهر 1394
187. جلست و به وادی العذابی
(آرشیو مداحی)
... ترد جوابی گوزوم گور مرم باغشلا گوجاقی مگوی گلدی بابا گور و کاش منی اغلی یاندا یارالی بابام وای ای وای یارالی بابام وای باش دان ایکی میز یارالی بابا سن د من د اغلاردی عباس من کوچه داش دینده عمه ...
ایجاد در 06 مهر 1394
188. تورا اورده ام اینجاکه مهمان خودم باشی
(آرشیو مداحی)
متن اشعار تو را اورده ام اینجا که مهمان خودم باشی شب اخر روی زلف پریشان خودم باشی من از تاریکی شب های این ویرانه میترسم تو را اورده ام خورشید تابان خودم باشی اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم ...
ایجاد در 06 مهر 1394
189. شبا که مردم شام میخوابن
(آرشیو مداحی)
متن اشعار شبا که مردم شام میخوابن رقیه تا خود صبح بیداره برای دیدن روی بابا ستاره ها رو هی میشماره به چشمام میگم نخواب بابام میاد امشب میگه عمه جون بخواب روی پای زینب غریبونه دارم میرم از ...
ایجاد در 07 شهریور 1394
190. با فقیران زمین باز خدا راه آمد
(آرشیو مداحی)
... می آید عمه ات هست فقط عاشق خندیدن تو علی اکبر و عباس و حسین و زینب آب گردد دلشان موقع رنجیدن تو مهربان دختر ارباب گدایی به خدا دست خالی نرود موقع بخشیدن تو وقتی یه سائل ، یه گدا ، فقیر در یه خونه ...
ایجاد در 29 مرداد 1394
191. آی عاشقای نغمه خون
(آرشیو مداحی)
... مستی آزاده آخه اربابمون شاده خدا انگار به آل الله دوباره فاطمه داده یا رقیه یا رقیه یا رقیه یا رقیه دلارو پر پر میکنه وقتی چادر سر میکنه شده با خوش زبونی هاش دلبر عمه و باباش میکشه عباسو دیگه ...
ایجاد در 22 تیر 1394
192. یادته توی مدینه روی زانوت مینشستم
(آرشیو روضه)
...  بابا یادته میگفتی چند قدم جلو چشمام راه برو یاد مادرم می افتم یادته جشن تولد برام گوشواره خریدی دست پر مهر تو بابا به روی سرم کشیدی صدا زد بابا چرا چشماتو بستی بابا حالا جون عمه زنینب چشمای خونیتو ...
ایجاد در 01 خرداد 1394
193. منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
(آرشیو روضه)
... ی زهراست وجودم شاهدم این قد خم گشته و این روی کبودم اشک من خون شده و در رگ دین گشته روانه گل داغم زده در باغ دل عمه جوانه همه جا گشته عزا خانه ی من خانه به خانه شده از اجر رسالت بدنم غرق نشانه ...
ایجاد در 17 ارديبهشت 1394
194. طواف طفل سه ساله
(آرشیو روضه)
... زینب ، شروع کنه روضه خوندن! راوی میگه همه روضه ها رو گفت گودال علقمه علی اصغر دونه دونه حرفا رو زد! یه مرتبه دیدن یه مکثی کرد سرشو انداخت پایین الهی بمیرم برات عمه جان! میگن یه نفس عمیق کشید گفت ...
ایجاد در 08 ارديبهشت 1394
195. رفتی ندیدی که چه غصه ها خوردم
(آرشیو مداحی)
...  بابا چه سخته چشم انتظاری نکنه یادت رفت دختری داری رفتی ندیدی که چه غصه ها خوردم روزی هزار بار از دوری تو مردم خسته شدم از بس خجل ز خواهرتم برس به داد من منی که دخترتم عمه میگه امشب بخواب ...
ایجاد در 05 ارديبهشت 1394
196. امشب دخترکی تا صب حیرون
(آرشیو مداحی)
... خرابم این شب های تکراری روز هام پر بیماری با طعنه میگن تو مثل ما بابا نداری عمه بابامو میخوام عمه بابامو میخوام عمه بابامو میخوام امشب دخترکی تا صب حیرون چشماش رو به در خرابه میمونه میگه ، خوش ...
ایجاد در 10 فروردين 1394
197. من دختری مظلومه
(آرشیو مداحی)
...  دردانه حسینم ریحانه حسینم عمه ز سوز آفتاب چشمم دگر نبیند طفل حسین کشتن نداشت کس غنچه را نچیند جسمم سراپا شد کبود از جور تازیانه دست ستم گر چنگ و زد مویم به جای شانه دردانه حسینم ریحانه حسینم ...
ایجاد در 01 فروردين 1394
198. چشم یعقوبی من
(آرشیو روضه)
... سرم رو بپوشون نگن موهام نیست! نمیدونم اون شب به عمش گفت یا نه ، عمه یه چیزی بنداز رو سرم بابام نبینه! هرچی بهش گفتم تو بیابون موهامو نکش!وای... حسین کاش یه جفت گوشواره از چی کار کنم ؟ برات بخونم یا ...
ایجاد در 28 اسفند 1393
199. آخ نفسم نزن یتیم و بی کسم
(آرشیو مداحی)
...  من که فقط یک نفرم بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین آخ پیکرم آخ دست و پای لاغرم عمه همش بهم میگه شدی شبیه مادرم آخ مادرم منم ناموس حیدرم ببین چه طور حلقه زدن نامحرما ...
ایجاد در 26 اسفند 1393
200. آسمون دلم گرفته،آسمون دلم شده خون
(آرشیو مداحی)
... هم برنمیگرده بدنم داره میلرزه بیابون تاریک و سرده من یتیمم من یتیمم من یتیمم من یتیمم آسمون صدای پایی داره میرسه به گوشم دیدی گفتم که نکرده عمه زینب فراموشم آسمون ببین که از غم قامتش چقدر خمیده ...
ایجاد در 25 اسفند 1393
  • شروع
  • قبلی
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • بعدی
  • پایان