Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
خیلی دیگه بی حوصلم من بابام خیلی دیر کرده
کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده
تاریکه اما خیلی خوبه مهتاب امشب نیست عمه
بابام من و اینجور ندیده موهام مرتب نیست عمه
خیلی دیگه بی حوصلم من بابام خیلی دیر کرده
کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده
عمه ببین که جای اون دست سرخی هنوز رو گونه داره
بابام داره امشب میادش آی بچه ها کی شونه داره
بابا نیاوردی عموم و شکوه به عباست کنم من
چشمام نمی بینه که باید با دست احساست کنم من
بابا دروغ هر کی گفته ما پیش دشمن کم اوردیم
بابا خیالت جمع باشه هر چی غذا دادن نخوردیم
بابا تا اینجا تا خود کمرگ با عمه ها صد بار رفتیم
مجبور بودیم تا رسیدم شرمنده ام بازار رفتیم
رو پای زهرا سر گذاشتم خوابیده بودم با لگد زد
اصلا نفهمیدم که چی شد بابا خلاصه خیلی بد زد
من گریه میکردم ولی اون هی ریش خندم کرد بابا
پیش چشای عمه اون شب از مو بلندم کرد بابا
کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده
تاریکه اما خیلی خوبه مهتاب امشب نیست عمه
بابام من و اینجور ندیده موهام مرتب نیست عمه
خیلی دیگه بی حوصلم من بابام خیلی دیر کرده
کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده
عمه ببین که جای اون دست سرخی هنوز رو گونه داره
بابام داره امشب میادش آی بچه ها کی شونه داره
بابا نیاوردی عموم و شکوه به عباست کنم من
چشمام نمی بینه که باید با دست احساست کنم من
بابا دروغ هر کی گفته ما پیش دشمن کم اوردیم
بابا خیالت جمع باشه هر چی غذا دادن نخوردیم
بابا تا اینجا تا خود کمرگ با عمه ها صد بار رفتیم
مجبور بودیم تا رسیدم شرمنده ام بازار رفتیم
رو پای زهرا سر گذاشتم خوابیده بودم با لگد زد
اصلا نفهمیدم که چی شد بابا خلاصه خیلی بد زد
من گریه میکردم ولی اون هی ریش خندم کرد بابا
پیش چشای عمه اون شب از مو بلندم کرد بابا