Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
ببین بابا جون که این دشمن پست
دست منو عمه زینب و بست
نمیتونم دیگه باهات حرف بزنم
از وقتی دشمن زدو دندونام شکست
ببین ویرونه شد بابا خونه ی من
خوش اومدی بابا به کاشونه ی من
ازم نپرس چرا موهات آشفته شد
اخه میدونی عوض شده بابا شونه ی من
یادگاری هااااات رفته به غاررررت
مارو زدن باااا چوب حقارت
امان امان ای دل ای دل
میسوزه گلوم و زخمایه تنم
جلو چشمه عمه دارم جون میکنم
سوختم به پای خنده ی شامیا
مگه خنده داره بابا راه رفتنم
چی شد بابا رسم دختر و پدری
چرا نمیگیری تو از من خبری
شاید نمیتونی ببینی
چند شبه تویه خرابه دخترت شد بستری
تو ببین حال زار و نزارم
همه میگن من بابا ندارم
امان امان ای دل ای دل
سویی نداره نمیبینه چشام
چقد سنگینه دست مردمایه شام
تو خونه هاشون جشن و شادیه
بوی غذا هاشون میرسه بر مشام
سنگ و کلوخ خرابه عروسکم
جای نوازش میزدن کتکم
به غیر خواهرت به زیر دست و پا
کسی نبود بیاد برسه کمکم
خار مغیلان برام حقیر
دختر پیرت داره میمیره
امان امان ای دل ای دل
وقتی نمیتونم بیام به کربلا
پر میزنم به حرم امام رضا
از این حیاط تا اون حیاطش میدوم
انگاری تو بین الحرمینم اقا
تموم لحظه لحظه ها رو میشمارم
تا که یه روزی سر رو ضریحت بزارم
اگه منو تو حرمت راهم ندی
بازم میگم اباالفضلت رو دوست دارم
صبوری بسه کربلا میخوام
میمیرم اگه اقا نبینم حرم رو
دست منو عمه زینب و بست
نمیتونم دیگه باهات حرف بزنم
از وقتی دشمن زدو دندونام شکست
ببین ویرونه شد بابا خونه ی من
خوش اومدی بابا به کاشونه ی من
ازم نپرس چرا موهات آشفته شد
اخه میدونی عوض شده بابا شونه ی من
یادگاری هااااات رفته به غاررررت
مارو زدن باااا چوب حقارت
امان امان ای دل ای دل
میسوزه گلوم و زخمایه تنم
جلو چشمه عمه دارم جون میکنم
سوختم به پای خنده ی شامیا
مگه خنده داره بابا راه رفتنم
چی شد بابا رسم دختر و پدری
چرا نمیگیری تو از من خبری
شاید نمیتونی ببینی
چند شبه تویه خرابه دخترت شد بستری
تو ببین حال زار و نزارم
همه میگن من بابا ندارم
امان امان ای دل ای دل
سویی نداره نمیبینه چشام
چقد سنگینه دست مردمایه شام
تو خونه هاشون جشن و شادیه
بوی غذا هاشون میرسه بر مشام
سنگ و کلوخ خرابه عروسکم
جای نوازش میزدن کتکم
به غیر خواهرت به زیر دست و پا
کسی نبود بیاد برسه کمکم
خار مغیلان برام حقیر
دختر پیرت داره میمیره
امان امان ای دل ای دل
وقتی نمیتونم بیام به کربلا
پر میزنم به حرم امام رضا
از این حیاط تا اون حیاطش میدوم
انگاری تو بین الحرمینم اقا
تموم لحظه لحظه ها رو میشمارم
تا که یه روزی سر رو ضریحت بزارم
اگه منو تو حرمت راهم ندی
بازم میگم اباالفضلت رو دوست دارم
صبوری بسه کربلا میخوام
میمیرم اگه اقا نبینم حرم رو