Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
آسمون دلم گرفته
آسمون دلم شده خون
منم اون طفلی که تنها
گم شده تو این بیابون
آسمون از بس دویدم
تو پاهام نمونده جونی
نه نفس تو سینه دارم
نه کسی نه هم زبونی
آسمون قافله رفته
دیگه هم برنمیگرده
بدنم داره میلرزه
بیابون تاریک و سرده
من یتیمم من یتیمم
من یتیمم من یتیمم
آسمون صدای پایی
داره میرسه به گوشم
دیدی گفتم که نکرده
عمه زینب فراموشم
آسمون ببین که از غم
قامتش چقدر خمیده
میبره اسم بابامو
با نفس های بریده
اما نه این عمه جون نیست
ولی خیلی مهربونه
تازه مثل من روگونش
جای دست مونده نشونه
من یتیمم من یتیمم
من یتیمم من یتیمم
این همون مادربزرگه
اون که من شبیهش هستم
باورم نمیشه روی
دامن زهرانشستم
سر رو شونه هاش گذاشتم
لحظه ای راحت خوابیدم
خودمو تو رویا روی
شونه ی عمو میدیدم
توی خواب بودم که انگار
صدای پا اسبی اومد
نرسیده از رو کینه
با لگد به پهلو هام زد
من یتیمم من یتیمم
من یتیمم من یتیمم
آسمون دلم شده خون
منم اون طفلی که تنها
گم شده تو این بیابون
آسمون از بس دویدم
تو پاهام نمونده جونی
نه نفس تو سینه دارم
نه کسی نه هم زبونی
آسمون قافله رفته
دیگه هم برنمیگرده
بدنم داره میلرزه
بیابون تاریک و سرده
من یتیمم من یتیمم
من یتیمم من یتیمم
آسمون صدای پایی
داره میرسه به گوشم
دیدی گفتم که نکرده
عمه زینب فراموشم
آسمون ببین که از غم
قامتش چقدر خمیده
میبره اسم بابامو
با نفس های بریده
اما نه این عمه جون نیست
ولی خیلی مهربونه
تازه مثل من روگونش
جای دست مونده نشونه
من یتیمم من یتیمم
من یتیمم من یتیمم
این همون مادربزرگه
اون که من شبیهش هستم
باورم نمیشه روی
دامن زهرانشستم
سر رو شونه هاش گذاشتم
لحظه ای راحت خوابیدم
خودمو تو رویا روی
شونه ی عمو میدیدم
توی خواب بودم که انگار
صدای پا اسبی اومد
نرسیده از رو کینه
با لگد به پهلو هام زد
من یتیمم من یتیمم
من یتیمم من یتیمم