جستجو

1. تا که با نیزه گرفتن پدر جان مرا این چنین آمدی: (آرشیو مداحی); تا که با نیزه گرفتن پدر جان مرا این چنین آمدی و با عجله هول شده ام عفو کن بهت منو حالت حیران مرا صبر کن عمه بیاید کمک من بکند صدر مجلس بنشاند سر مهمان را طرح عشق بار عجیبی است به روی لب تو چه کسی چوب زده ...; ایجاد در 25 مرداد 1400
2. قرارمون بود بیای سر قرارم پدر: (آرشیو مداحی); قرارمون بود بیای سر قرارم پدر حالا که تو اومدی آروم ندارم پدر قرار بود بیای پیش رقیه تو خرابه کو آغوشت تو آغوشت بخوابه چشاتو وا کن این آفتاب بتابه سرت رو می‌بوسم به روی زانوهام نیفتی از دستم امون از ...; ایجاد در 04 شهریور 1399
3. پدرم ماتمش خدادادیست: (آرشیو روضه); پدرم ماتمش خدادادیست این اسارات غمش خدادادیست عصمت ما که گیر پارچه نیست عصمت ما همش خدادادیست من به پای سرت سر آوردم حاجت عمه را بر آوردم آنقدر که پدر پدر کردم پدر شام را در آوردم وقت اذان زدند مرا زخم ...; ایجاد در 31 مرداد 1399
4. پدر جان آمدی بی پیکری که: (آرشیو مداحی); پدر جان آمدی بی پیکری که از آن قامت تو تنها یک سری که ندارد حال من تعریفی اما بمیرم من تو از من بدتری که چرا یک جای سالم در سرت نیست تو بابا جانشین حیدری که نگفتی با خودت با این سر و وضع ...; ایجاد در 24 شهریور 1398
5. به جرم آنکه ندارم پدر زدند مرا: (آرشیو روضه); به جرم انکه ندارم پدر زدند مرا شبیه مادر در پشت در زدند مرا خبر نداشتم اینها چقدر نامردن خبر نداشتمو بی خبر زدند مرا خدا کند که عمویم ندیده باشد چون پدر درست همین دور و بر زدند مرا درست وقت ...; ایجاد در 18 شهریور 1398
6. خبر داری پس از تو ای پدر من گریه کردم - غزل روضه: (آرشیو اشعار); موضوع : روضه و ذکر مصیبت سبک : غزل روضه شاعر : حسین علاءالدین متن اشعار خبر داری پس از تو ای پدر من گریه کردم چه شب هایی به یادت تا سحر من گریه کردم به زیر تازیانه ...; ایجاد در 04 آذر 1395
7. پدر من پسر فاطمه مهمان من است - غزل ، زبانحال: (آرشیو اشعار); موضوع : روضه و ذکر مصیبت سبک : غزل روضه شاعر : موید مشهدی متن اشعار پدر من پسر فاطمه مهمان من است عمه مهمان نه که جان من و جانان من است کنج ویرانهٴشام و سر خونین ...; ایجاد در 08 آبان 1395
8. دختری را پدری کو به دلارائی تو - غزل روضه: (آرشیو اشعار); موضوع : روضه و ذکر مصیبت سبک : غزل روضه شاعر : استاد کلامی زنجانی متن اشعار دختری را پدری کو به دلارائی تو روح من تازه شد از لعل مسیحائی تو بی تو در طیِ سفر خوب ...; ایجاد در 06 مهر 1395
9. زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر: (آرشیو روضه); زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر گذر عمر از این مرحله سخت است پدر دخترت تشنه اشک است ولی باور کن گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر روضه خار مغیلان و کف پای یتیم با دل نازک این آبله سخت است پدر ...; ایجاد در 12 شهریور 1395
10. خدارا شاکرم امشب پدر جان،که من بار دگر دیدم نگاهت - غزل روضه: (آرشیو اشعار); موضوع : روضه و ذکر مصیبت سبک : غزل روضه شاعر : - متن اشعار خدا را شاکرم امشب پدر جان که من بار دگر دیدم نگاهت اگرچه همچو قبلا نیستی ...; ایجاد در 06 شهریور 1395
11. این ها کجا پدر ز سر تو حیا کنند: (آرشیو مداحی); متن اشعار این ها کجا پدر ز سر تو حیا کنند بابا چه کرده ای که چنین با تو تا کنند اصلا برای چه عصبانی ست حرمله زجر و سنان برای چه به تو چپ چپ نگاه کنند این ها به فکر دست شکسته که نیستند با مشت ...; ایجاد در 03 آذر 1394
12. پدر جان پدر جان بیا که بی تو دلگیرم: (آرشیو مداحی); متن اشعار پدر جان پدر جان بیا که بی تو دلگیرم پدر جان پدر جان اگر نیایی میمیرم دانه دانه چکد اشک من در این غربت خانه بنگر که صبح و شب بی صبرانه منتظر نشسته ام در ویرانه ای ذکر احیای من برگرد ...; ایجاد در 23 ارديبهشت 1394
13. باز دیدار پدر شد نصیبم عمه: (آرشیو مداحی); متن اشعار باز دیدار پدر شد نصیبم عمه دختری خون جیگرو مو سپیدم عمه کعبه من سر اوست دل به او میگردد من با دستای کبود موهاتو شونه کردم به لبای خشک او چشامو میدوزم اگر سوخته صورتت من جگر میدوزم ...; ایجاد در 26 اسفند 1393
14. شام غربت سر اومدتا پدر از در اومد: (آرشیو روضه); متن اشعار شام غربت سر اومد تا پدر از در اومد با سر از نیزه بابا دیدن دختر اومد زود رسیدم به پیری بابا تو لباس اسیری بابا مُردم از سر به زیری بابا ای بابای خوب و غریب من ای خورشید شیب الخضیب ...; ایجاد در 12 اسفند 1393
15. به همره خود مرا ببر تو ای پدر: (آرشیو مداحی); متن اشعار به همره خود مرا ببر تو ای پدر ، ز جان خود سیرم ببین که از پا نشسته ام شکسته ام اسیر زنجیرم مسافرم از در آمدی به دیدن دختر آمدی چرا چنین با سر آمدی وای از جدایی سه ساله ی دشت کربلا ...; ایجاد در 26 بهمن 1393
16. بیت الاحزان مرا امشب صفا دادی پدر: (آرشیو روضه); متن اشعار بیت الاحزان مرا امشب صفا دادی پدر با وصال خویشتن قلبم صفا دادی پدر از آتش هجران تو یک شب نه هر شب سوختم خوش به من در کودکی درس وفا دادی پدر بر عزاداران خود امشب به ویران سر زدی اجر ...; ایجاد در 15 بهمن 1393
17. اهل محبت میدونن که پدر عشق دختره: (آرشیو مداحی); متن اشعار اهل محبت میدونن که پدر عشق دختره الهی هیچ بابایی بی خبر به سفر نره اگر میره لااقل دخترشم ببره یتیم بی کس به خدا بمیره راحت تره عجل وفاتی میدونه که چی گذشته بین الف و دال کاش ...; ایجاد در 30 آذر 1393
18. بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر: (آرشیو مداحی); متن اشعار بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر دخترت عشق تو را مد نظر داشت پدر ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر عمه نگذاشت که اطفال تو سیلی بخورند غافله در همه ی راه ...; ایجاد در 20 آذر 1393
19. معجرم سوخت سرم سوخت پدر: (آرشیو مداحی); متن اشعار معجرم سوخت سرم سوخت پدر همه ی بال و پرم سوخت پدر آتش آمد به ملاقات سرم از جفا پلک ترم سوخت پدر نیزه ای بر کمرم رفت فرو ز سرم تا کمرم سوخت پدر آتشی از لب بام انداختند و تمام بدنم ...; ایجاد در 08 آذر 1393
20. پدرش آمده است در طبق با سر خود: (آرشیو مداحی); متن اشعار پدرش آمده است در طبق با سر خود همسفرش آمده است بعد چهل ها منزل سایه رفته دوباره به سرش آمده است چشم در چشم پدر همه ی خاطره ها در نظرش آمده است دل او لک زده است بس که آه ازجگر مختصرش ...; ایجاد در 11 آبان 1393
21. ببین ای پدر شدم از این ویرونه خسته: (آرشیو مداحی); متن اشعار ببین ای پدر شدم از این ویرونه خسته بین ای پدرکه پروبال من شکسته ببین ای پدر رو صورتم جای یه دسته بی سامونم دل خسته کنج ویرونم بالاخره دیدید امشب مردم اومد باباجونم وای صورتم نیلی ...; ایجاد در 11 مهر 1393
22. ببین ای پدر،شدم از این ویرونه خسته: (آرشیو مداحی); متن اشعار ببین ای پدر، شدم از این ویرونه خسته ببین ای پدر، که پر و بال من شکسته ببین ای پدر، رو صورتم جای یه دسته بی سامونم، دل خسته کنج ویررونم بالاخره دیدید امشب مردم اومد بابا جونم وای، صورتم ...; ایجاد در 11 فروردين 1393
23. طلا نشه هر کسی نزده به سینه سنگ محک تورو: (آرشیو مداحی); طلا نشه هر کسی نزده به سینه سنگ محک تورو حرم تو دنیا زیاده ولی نداره هیچ جا نمک تورو دلم گرفتار تو یه عمر بیمارتم ببین غم من از دوریه همیشه سازش کردم ازت یه خواهش کردم ببر منو بی بی سوریه تو سه سالگی واسه ...; ایجاد در 12 مرداد 1401
24. چشم را روشنی مختصری نیست كه نیست: (آرشیو مداحی); ... و به دادت نرسند می شود گفت كه دیگر پدری نیست كه نیست جای من هر كه كتك خورد، غریبانه شكست عمه زینب تو نباشی سپری نیست كه نیست باید انگار بمیرم كه به بابا برسم چه كنم راه وصال دگری نیست كه نیست نکنه رو برومی ...; ایجاد در 11 مرداد 1401
25. سه سالشه هر کسی که نوکریشو کنه خوش به حالشه: (آرشیو مداحی); سه سالشه هر کسی که نوکریشو کنه خوش به حالشه سه سالشه خون ما سینه زنا الی الابد حلالشه صاحبمه روضه ی رقیه جان مثل نماز واجبمه صاحبمه هر چی از کرامتش بگم به ولله کمه تموم شور و حال شب سومه که مستی حلال ...; ایجاد در 02 شهریور 1400
26. چشم تو را چقدر به این در گذاشتن: (آرشیو روضه); چشم تو را چقدر، به این در گذاشتن گفتی پدر، مقابل تو سر گذاشتن دستان کوچک تو، به پهلوست پیش از این این درد را به پهلوی مادر گذاشتن ای دختر سه ساله، تو هم مثل مادری این ارث را برای تو دختر گذاشتن از ...; ایجاد در 30 مرداد 1400
27. دختری شاداب بودم رنج و غم آموختم: (آرشیو مداحی); ... آروم شکسته شد پهلوم از بالای نی رو سرم میریزه خون حنجرت سیلی خوردم از ساربان تو دستش بود انگشترت همونی که ازم پدرم رو گرفت با یه عده حرومی دور حرم رو گرفت تو نبودی به زور معجرم رو گرفت اومدم فرار کنم ...; ایجاد در 29 مرداد 1400
28. تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی: (آرشیو روضه); ... در راه کنعان خودم باشی پدرنزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی اگرچه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی ست که تواین چند ساعت را به دامان خودم باشی از این پنجاه سال توسه ...; ایجاد در 29 مرداد 1400
29. خيلي دلم تنگ شده واست بابا: (آرشیو مداحی); ... گم شده توی صحرا هیشکی دیگه ازش خبر نداره معجرم را بردند رفتی و چادر من روی سرم را بردند مثل گودالی که آمدند و همه چیز پدرم را بردند گریه کردم بابا بس که فریاد کشیدن سرم را بردند پیش چشم عباس سر بازار ...; ایجاد در 28 مرداد 1400
30. از غصه ی این فاصله بگذار نگویم: (آرشیو روضه); از غصه ی این فاصله بگذار نگویم از غربت این قافله بگذار نگویم از شمر نگو تو، به تلافیش پدر جان از چشم بد حرمله بگذار نگویم از قصه ی این صورت زخمی که نگفتی از قصه ی این آبله بگذار نگویم من پیر شدم جان تو ...; ایجاد در 27 مرداد 1400
31. نمونده از من گوش و گوشواره: (آرشیو روضه); نمونده از من گوش و گوشواره برای من از همه جا داره میباره حرف کنیزی میزنه یکی بی عمو شدن خوب این حرفارم داره غارتم کردن نگفتند تاج سر داره رومو گرفتم اینا نگن معجر نداره پدری داشتم از ماه فلک زیباتر پدری ...; ایجاد در 27 مرداد 1400
32. نمیدانم از این ویران نشین داری خبر یا نه: (آرشیو مداحی); ... که بشناسی مرا بار دگر یا نه شنیدی جان بابا گفت این همسایه بر طفلش توهم میگویی از نیزه به من جان پدر یا نه تویی زخمی ترین سر در میان این همه سرها امان از سنگ ها و چوب ها و تیغ و خنجرها ز سنگ کوفی ...; ایجاد در 27 مرداد 1400
33. عمريست زير منت خود پروری مرا من يا كريم خسته پر: (آرشیو روضه); ... به من دزدیدند هرکس از این همه آزار بهم می ریزد من اگر پیر شدم خم شدم و آب شدم دل من در دل بازار بهم می ریزد چشمت روشن بابا تو که رفتی دختراتو بردن سر بازار ما نرفتیم پدر جان میدونی بچه هاتو بردن اما ...; ایجاد در 26 مرداد 1400
34. کنج عزلت گزین و تنها باش بین گمنام هاش: (آرشیو روضه); ... کتک خوردم گم شدم زجر در پی ام آمد ای پدر ناگهان کتک خوردم شرح قصه برای من تلخ است فقط این را بدان کتک خوردم مثل اجدادشان کتک زده اند مثل اجدادمان کتک خوردم چادر عمه جان پناهم شد تا که خوردم تکان کتک خوردم ...; ایجاد در 24 مرداد 1400
35. رواق خاک آلود شبستانی که من دارم: (آرشیو مداحی); ... پدر جانی که من دارم اگر چه خاکی است اما شبیه تشت اصلا نیست بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پر ، لب قاری قرآنی که من دارم از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست ...; ایجاد در 12 شهریور 1399
36. مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود: (آرشیو مداحی); مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود زین پس کسی به قدر تو لیلا نمی شود درد رقیه ی تو پدر جان یتیمی است درد سه ساله ی تو مداوا نمی شود شأن نزول رأس تو ویرانه ی من است دیگر مگرد شأن تو پیدا نمی شود بیهوده زیر ...; ایجاد در 09 شهریور 1399
37. اشک مهتاب چکید ماه برچهره شب می‌تابید: (آرشیو مداحی); ... شانه زد گیسوی درهم شده را داشت آخر پدرش می‌آمد بال و پر داشت نداشت گل سر داشت نداشت زیر سر دست پدر داشت نداشت گریه اش در جگر سنگ اثر داشت نداشت راز او سوختن موی سر است کسی از راز خبر داشت نداشت دخترک همسفرش ...; ایجاد در 07 شهریور 1399
38. روضه شب سوم محرم 99: (آرشیو روضه); ... همه بوی طعام می آمد ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم صدا به گوش اون ملعون رسید چی شده؟ چه خبره؟ دختر سه ساله ای داره از خواب بلند شده بهانه پدر رو گرفته خب اینکه کاری نداره، سر باباشو براش ببرین سرو آوردن ...; ایجاد در 05 شهریور 1399
39. عاشورای عاشقا رسید: (آرشیو روضه); عاشورای عاشقا رسید گریه کن های رقیه اومدن آی سادات کجای مجلسید اشبه الناس به زهرا رو زدن عمه فریاد کشید موی منو باد کشید بابا اونکه سر برید ازت سر من داد کشید بسم الله همونی که ازم پدرم رو گرفت با یه ...; ایجاد در 03 شهریور 1399
40. دوتامون لبامون پر از خونه: (آرشیو روضه); ... گرمت میذاری و تو فرض کن منم گوشواره دارم و اصلا نگا نکن این گوش پارمو همچین که این سر و گذاشت روپاهاش، دیدی بچه هارو از پدر مادراشون یاد گرفتن، آخه وقتی میخوان بخوابن میرن یه بالشت میارن به بابا ...; ایجاد در 29 مهر 1398
41. اون شب از روی اون ناقه: (آرشیو روضه); ... زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام حرف های عمه خیلی سخت بر من میرسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خور ه ام هر طرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه از این ور خورده ...; ایجاد در 29 مهر 1398
42. مهربان مادربزرگ، آرام جان مادربزرگ: (آرشیو روضه); ... فقط باباست مهمانم در این ویران سرا می‌رسد همراه اشک بی امان، مادربزرگ تا همین کنج خرابه هرکجا پر کرده است جای خالی پدر را هر زمان مادربزرگ دل پریش و مو پریشان، مثل من، بابای من مثل عمه مو کنان، مویه ...; ایجاد در 25 مهر 1398
43. از سفر آمده وقت سفرم آمده است: (آرشیو مداحی); از سفر آمده وقت سفرم آمده است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع لیله قدر من است و پدرم آمده است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع; ایجاد در 23 مهر 1398
44. دردانه حسینم ریحانه حسینم: (آرشیو مداحی); دردانه حسینم ریحانه حسینم من بلبل گل سر گلخانه حسینم من پدر بزرگم علیِ من زینت دوش کسیم که زینت دوش نبیِ خون فاطمه تو رگامِ من پدر بزرگم علیِ دستام توون نداره غم هام ادامه داره میخوام ...; ایجاد در 23 شهریور 1398
45. السلام محضر آن بانوی والا مقام: (آرشیو مداحی); السلام محضر آن بانوی والا مقام سایه لطفش به سرم مستدام دست من و دامنش جان من و لحن پدر گفتنش دست توسل زده اند ارض و سما بر نخ پیراهنش میرسد از دست کریمش مدام اه او سینه بی تاب من ماه او ...; ایجاد در 21 شهریور 1398
46. بابایی، عجب سری به ما زدی: (آرشیو روضه); ... مگر نمیدانی رقیه هیچ به جز لقمه‌ی پدر نخورد دَمار از همه‌ی مردمش درآرم من به شهر شام دوباره رَهَم اگر نخورد همیشه چشم من از ازدحام می‌ترسید که یک زمان تنم آنجا به یک نفر نخورد بلد شدم بنویسم فرات، ...; ایجاد در 18 مهر 1397
47. ای از سفر رسیده که مهمان دختری: (آرشیو روضه); ... ریش شد جانم فدای تو چه گلویی چه حنجری دختری با پدرش آمد و دستم انداخت داشت می رفت النگوی مرا با خود برد اینقدر کوچه به کوچه به زمین افتادم سنگ ریزه روی زانوی مرا با خود برد سنگ برداشت کنیزی و به ...; ایجاد در 17 مهر 1397
48. گل سر نیست ولی موی سرم هست هنوز: (آرشیو مداحی); ... ای دختر شامی برو و طعنه نزن سایۀ رحمت بابا به سرم هست هنوز منکه از حرمله و زجر نخواهم ترسید دختر فاطمه هستم جگرم هست هنوز گفت که می زنمت اسم پدر را ببری گفتم ای زجر بزن چون سپرم هست هنوز همه دم ناز ...; ایجاد در 22 شهریور 1397
49. این همه درد دلم چشم تری میخواهد: (آرشیو مداحی); ... دلم با تو به سامان برسد سینه ارام ندارد پسری میخواهد دخترت را چه شد این بار نبردی بابا هر سفر قاعدتا همسفری میخواهد حال من حال یتیمی است که هر شب تا صبح دامن عمه گرفته پدری میخواهد خون پیشانی تو ...; ایجاد در 21 شهریور 1397
50. آمدی با سر آمدی چه کنم: (آرشیو روضه); ... آزرده این زبانم ز بس که می گیرد آبروی مرا پدر برده دختری از خرابه رد می شد گفت با خنده: این لگد خورده به لباسم چقدر خندیدند به غرورم چقدر برخورده بی خیال ای پدر کسی اصلا دخترت را کنیز نشمرده ...; ایجاد در 21 شهریور 1397
51. بابا بیا ببین غم چشم تر مرا: (آرشیو روضه); بابا بیا ببین غم چشم تر مرا چشمان ضرب دیده و درد سر مرا بابا ببین که فاطمه خیلی شکسته شد با رفتنت زمان شکسته پر مرا بابا اجر رسالت تو به پهلوی من رسید میخی به خون نشانده پدر پیکر من را مظلومی ...; ایجاد در 19 مرداد 1397
52. خوابش نمی گرفت خودش را به خواب زد - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... کرده اش که ساخت یاقوت سرخ دیدنی اش را رکاب زد پیش غریب ، غربت خود را بساط کرد دور بساط درد دلش یک طناب زد با موی خود برای پدر ترمه پهن کرد بر زخم های او ز سرشکش گلاب زد غم‌ های پابرهنگی‌ اش را نوشته ...; ایجاد در 06 بهمن 1396
53. عمریه به من حواست هست: (آرشیو مداحی); عمریه به من حواست هست بین ما رقیه واسطه است همه درها اگه بسته شه غم ندارم عباست هست ای کارت کرم شاه محترم الهم ارزقنا حرم مهربون تر از پدر مادرم الهم ارزقنا حرم عمری دل پا روضت نشست آوردی ...; ایجاد در 11 مهر 1396
54. تو مثل بارون نم نم یه هدیه از خدایی: (آرشیو مداحی); ... عالم و آدم بی بی جون سر سفره باباته پدر تو خوب میدونه که چه قدر واسم عزیزی کفترم رو گنبد تو تو واسم دونه میریزی رمز شب ابالفضل تاب و تب ابالفضل ذکر رقیه جان شده ذکر لب ابالفضل سر بند یا ...; ایجاد در 11 مهر 1396
55. پیچید اگر به دور تنت بوریا کسی-غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... حجازیت خوانده ام هرگز نبود جز پدرم خوش صدا کسی تنها چرا به دیدن این خسته آمدی؟ همراه تو نبود مگر آشنا کسی؟ زخمی شدی چرا؟ مگر از جنگ آمدی؟ ما که نداشتیم سر جنگ با کسی! بابا! بیا ببین که تنم درد ...; ایجاد در 09 بهمن 1395
56. سر آمد دگر شام هجران-غزل روضه: (آرشیو اشعار); موضوع : روضه و ذکر مصیبت سبک : غزل روضه شاعر :رضا رسولی متن اشعار سر آمد دگر شام هجران زدي سر به من اي پدر جان زداغت كنم آه و افغان (پدرجان2) ابتا – نظر كن تو ...; ایجاد در 23 دی 1395
57. ای دشمن بی شرم من بابا ندارم-غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... مجروح و زخمی مانده دیگر پا ندارم دیروز بر دوش عمویم بودم اما امروز تنها ماندم از ره نا ندارم سیلی زدی با بغض مانده از سقیفه محکم بزن چون دیده ی بینا ندارم چشمم پر از خون شد گمانم ای پدر جان من فرق ...; ایجاد در 21 دی 1395
58. شب ميان دفترم باباي بي سر مي كشم-غزل روضه: (آرشیو اشعار); موضوع : روضه و ذکر مصیبت سبک : غزل روضه شاعر : حمید رمی متن اشعار شب ميان دفترم باباي بي سر مي كشم جاي اين سر را ميان دست دختر مي كشم قاري قرآن خود را در شب ...; ایجاد در 21 دی 1395
59. رانده ام از دیده ی مجروح امشب خواب را-غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... مجروحم ندارد تاب ، برخیزم ز جا ای پدر سیلی نبرده از سرم آداب را باغبان عشق رفتی تا بهشت آرزو دست گلچین از چه دادی غنچه ی شاداب را اجر ذکرت را رخم از ضربه ی سیلی گرفت پاک کن با دست خود از چهره ام ...; ایجاد در 21 دی 1395
60. تا نگاهم به سرت خوردسرم درد گرفت - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... بس که این چند شبه دور وبــرم درد گرفت دست و پا گـــیر شده سرفه و تنگی نفسم سینه ام خرد که شد، بـــال و پرم درد گرفت پاره شد زیر فشار دو سه دندان که شکست تا لـــــبم خواست بگویــد پدرم درد گرفت راستی ...; ایجاد در 21 دی 1395
61. طورنشین می شوم سحر که بیاید - غزل روضه: (آرشیو اشعار); موضوع : روضه و ذکر مصیبت سبک : غزل روضه شاعر : علی اکبر لطیفیان متن اشعار طورنشین می شوم سحر که بیاید جلوه ی ربانی پدر که بیاید جار فقط می زنم میان خرابه یار ...; ایجاد در 29 آذر 1395
62. زنده ماندن بدون بابا، نه کوفه رفتن، بدون سقا، نه - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... بابا، نه ما اسیریم و هر کجا ببرید می رویم، غیر شام، آنجا نه زنده ماندن، نه، آب خوردن، نه جملاتم همه شده با (نه) قد خم، صورت کبود، آری شدم انگار مثل زهرا، نه؟ پدرم تشنه بود وقت وداع عمه سیراب شد ...; ایجاد در 29 آذر 1395
63. آتش گرفتن جگرم را نگاه كن - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... كمرم را نگاه كن عمه تمام راه، به جايم كبود شد پايينِ پاي ني سپرم را نگاه كن قرآن بخوان ولي ز بلنداي نيزه ها كنج خرابه دور و برم را نگاه كن خون مي چكد ز نيزه وَ يا گريه مي كند عمه بيا كمي پدرم را ...; ایجاد در 13 آذر 1395
64. چند شبه نیستی بگی روضه برای دخترت: (آرشیو مداحی); ... نمیزاری پدر خوب من دیدی آخر اومدی گرچه با سر اومدی با چشم تر اومدی دیدن دختر اومدی دختری که دیگه پیره از تموم دنیا سیره اومدی کنارش اما دیگه دیره بابای من بابای خوبم بابای من بابای خوبم عمه ...; ایجاد در 01 آذر 1395
65. از خيمه ها دور از تمناي نگاهم - زبانحال و روضه: (آرشیو اشعار); ... گوشواره داشتم حالا ندارم رنگ كبودم مال دختر بودنم نيست من مشكلم اين جاست كه بابا ندارم ** از شدت افتادنم از روي ناقه ديگر برايم اي پدر پهلو نمانده گيرم برايم چند معجر هم بيارند من كه دگر روي سرم ...; ایجاد در 08 آبان 1395
66. خوش آمدی و شدی شمع محفلم بابا - زبانحال: (آرشیو اشعار); موضوع : زبانحال حضرت رقیه(س)باسرپدر سبک : غزل شاعر : - متن اشعار خوش آمدی و شدی شمع محفلم بابا مگو چرا شده ویرانه منزلم بابا تو آفتاب منی و ز ابر خون هر بار ...; ایجاد در 08 آبان 1395
67. گفتا رقیه با سر شاه شهیدان - ترجیع بند ، زبانحال: (آرشیو اشعار); ... غم می چکد خون گلویت بنشسته ام تا به سحر بر طرف کویت خوش آمدی در کنج ویران ای پدر جان گفتا رقیه با سر شاه شهیدان خوش آمدی این نیمه شب در کنج ویران بابا خبر از حال زار من نداری ار هجرت ای بابا نمایم ...; ایجاد در 08 آبان 1395
68. تا شعله هجران تو خاموش کنم (غزل روضه): (آرشیو اشعار); ... این داغ، عیان، ز لاله ای گوش کنم گویند به من، یتیم غارت زده ام زآن چشمه چشم خویش پرجوش کنم دیگر اگر ای پدر نخواهی برگشت برخیزم و پیکرم سیه پوش کنم؟ این داغ حسین، جاودان است ?حسان? هرگز نتوان به اشک، ...; ایجاد در 02 آبان 1395
69. برای خودم میخونم شب های بی قراری: (آرشیو مداحی); ... غصه های تو شنیدم اومد بابات به دیدن تو با سرش ای فدای پدر و مادرت جون من و پدر و مادرم افتخار شدم بچه ی یک شهید مدافع حرم سیدتی یا رقیه خاتون جای خالی بابام غصه هر شبیه رو قبر اون نوشتن شهید ...; ایجاد در 22 مهر 1395
70. ای سر بی بدن از همه سر تری: (آرشیو مداحی); ای سر بی بدن از همه سر تری یا مرا میکشی یا مرا میبری ای گلو بریده ی من از سفر رسیده ی من آمدی و با تو برگشت نور هر دو دیده من شبانه در کنج ویرانه نشاندمت روی دامانم خوش آمدی ای پدر جان ابالغریب ...; ایجاد در 21 مهر 1395
71. بگو چرا شده امشب خرابمون چراغونی: (آرشیو مداحی); بگو چرا شده امشب خرابمون چراغونی رسیده از تن بابام فقط یه صورت خونی بمیرم از این رسم فلک بمیرم لبات داره ترک بمیرم تو هم خوردی کتک کجایی پدر به لب رسیده نیمه جون من گرفته لکنت این زبون من ...; ایجاد در 19 مهر 1395
72. شامیان سایه ی بالای سرم آمده است: (آرشیو مداحی); پدرم آمده است شامیان سایه ی بالای سرم آمده است چه طبیبانه سحر او به بالین تن محتضرم آمده است هر دو چشمم شده تار روشنی بخش دو تا چشم ترم امده است جگرش بودمو او نیمه ی شب به هوای جگرم آمده است ...; ایجاد در 17 مهر 1395
73. بازم با همین موی خاکستری: (آرشیو روضه); بازم با همین موی خاکستری تو از دخترت داری دل میبری بابا جون بهم قول بده خیلی زود دوباره برام روسری میخری لباس تنم پاره پاره شده میبینی لباسم شده نخ نما سر و وضعمون نامرتب شده که اینجور مردم ...; ایجاد در 16 مهر 1395
74. روضه شب سوم محرم 1388 - حدادیان: (آرشیو روضه); روضه و زبانحال حضرت رقیه (س) با سر پدر در خرابه روضه شب سوم محرم 1388 حاج سعید حدادیان متن روضه منتشر نشده است!; ایجاد در 13 مهر 1395
75. روضه شب سوم محرم 1387 - حدادیان: (آرشیو روضه); روضه و زبانحال حضرت رقیه (س) با سر پدر در خرابه روضه شب سوم محرم 1387 حاج سعید حدادیان متن روضه منتشر نشده است!; ایجاد در 13 مهر 1395
76. دخترم گریه نکن، اشک چشمت زده بر دل شررم - نوحه: (آرشیو اشعار); ... دختر من گل نیلوفر من این خرابه، قفس است، آمدم تا که کنم آزادت با پدر حرف بزن، مانده در سینه چرا فریادت؟ نازنین دختر من گل نیلوفر من علی اکبر به جنان، در فراق تو دلش تنگ شده به پدر سنگ زدند، ...; ایجاد در 12 مهر 1395
77. خبر آمد که ز معشوق خبر می آید - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... را اب و آیینه بیاریید پدر می آید نه تو از عهده این سوخته بر می آیی نه دگر موی سرم تا به کمر می آید جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد غالباً درد به دنبال جگر می آید راستی! گم شده سنجاق سرم دست تو نیست ...; ایجاد در 09 مهر 1395
78. شيعيان شرح شب تار مرا گوش كنيد - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... من و دلدار مرا گوش كنيد تا بدانيد چرا خسته و بيمار شدم اين چنين در كف اغيار گرفتار شدم روزگارى به سر دوش پدر جايم بود ساحت كاخ شرف منزل و ماوايم بود ديدم مام و پدر محو تماشايم بود ماه ، شرمنده ز ...; ایجاد در 06 مهر 1395
79. برقلب زارم بیش از این ،آتش مزن ای نازنین- غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... با باب خود آن نازنین لختی چو خواب ناز کرد ، ناگاه چشمش باز کرد آه و فغان آغاز کرد ،زان وصل با هجران قرین زد آتش هجران شرر ، زان خواب شیرین بیشتر می خواست اززینب پدر،در پیش«زین العابدین» داغ اسیران ...; ایجاد در 28 شهریور 1395
80. السلام علیک یا عطشان چه بلایی سر لبت آمد- غزول روضه: (آرشیو اشعار); ... آمد زینت شانه های پیغمبر السلام علیک یا مظلوم! چقدر چهره ات شکسته شده ! السلام علیک یا مغموم با تو قهرم! پدر کجا بودی؟ بی من و خواهرت کجا رفتی!؟ دل خورم از تو، عصر عاشورا ای خداحافظی چرا رفتی؟ ...; ایجاد در 23 شهریور 1395
81. سری به من بی نوا زده ای: (آرشیو مداحی); سری به من بی نوا زده ای ای پدر به خرابه خوش آمده ای شکسته شده قد و قامت من آمدی تو برای عیادت من کن نظر تو به حالم به قد هلالم ببین ارغوانی شده پر و بالم جای تو بر دیده ی من ای به خون غلطیده ...; ایجاد در 18 شهریور 1395
82. چند روزی می شود می سوزم اما هیچ کس - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... تمام زخم ها جز به بابایم نگویم حرف خود با هیچ کس دیگر امشب طاقتم طاق است ای شلاق ها! هرچه پیش آید خوش آید یا پدر یا هیچ کس قول داده می رسد امشب و یا نزدیک صبح مطمئن باشید دیگر می روم تا هیچ کس- ناله ...; ایجاد در 18 شهریور 1395
83. سلام ای بابای مهربونم: (آرشیو مداحی); ... پدر جان واآآآآآآی یا ابالمظلوم واآآآآآآی یا ابالمظلوم سلام ای بابای مهربونم غم تو زده آتیش به جونم جدایی از تو جون بر لبم کرد دعاکن دیگه زنده نمونم تو این شام سیاه شدم لبریز آه با این چشم کبود ...; ایجاد در 14 شهریور 1395
84. دردم این است عمو نیز در این قافله نیست- غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... است که آن روز ندیدم رفتی گوشوار همۀ ما پس از آن زلزله نیست دوست داری که بپرسی گل سرهام کجاست؟ پاسخ من فقط این است پدر جان، بله... نیست از سر نیزه پدر خوب ببین دور و برت چادرم روی سر دخترک حرمله نیست؟ ...; ایجاد در 13 شهریور 1395
85. بغضی تو گلومه مردن ارزومه: (آرشیو مداحی); ... نبوده صورتش کبوده مقتل میگه کوفه مثل کوچه بوده نوشته گفتن که یتیمه پدر نداره جز عمه زینبش سپر نداره بزنیدش خارجیه ناله هاش اصلا اثر نداره دشمن بی دینه دستش سنگینه دیر شد خیلی زود پیر شد خیلی زود ...; ایجاد در 09 شهریور 1395
86. بغضی تو گلومه مردن ارزومه: (آرشیو مداحی); ... بابا حسین افسانه نبوده صورتش کبوده مقتل میگه کوفه مثل کوچه بوده نوشته گفتن که یتیمه پدر نداره جز عمه زینبش سپر نداره بزنیدش خارجیه ناله هاش اصلا اثر نداره دیر شد خیلی زود پیر شد خیلی زود بابا بابا ...; ایجاد در 08 شهریور 1395
87. در آسمان دلم یک شهاب می آید - غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... یتیمی ، دلم پر آشوب است به سمت دیده تارم سحاب می آید میان صفحـه پر چیـن چـهـره عـمـه خطوط دلهر ه و اضطراب می آید رسیده بهر عیادت ، نه بردن طفـلش پدر به نـیـت امری ثواب می آید طبق ...; ایجاد در 09 مرداد 1395
88. عمه از اتفاق بدي زجر ميكشد- غزل روضه: (آرشیو اشعار); ... ميزدي ولدي زجر ميكشد دارد هنوز پهلوي دردانه ات پدر از بعدِ خوردن لگدي زجر ميكشد ما زجر ميكشيم ز بس زجر ميزند موي مرا تو شانه زدي زجر ميكشد از تازيانه خوردن ما عمه زخمي است يعني به جا مردن ما عمه ...; ایجاد در 09 مرداد 1395
89. شب ميان دفترم باباي بي سر مي كشم-غزل مصیبت: (آرشیو اشعار); موضوع : غزل مصیبت سبک : غزل روضه شاعر : حمید رمی متن اشعار شب ميان دفترم باباي بي سر مي كشم جاي اين سر را ميان دست دختر مي كشم قاري قرآن خود را در شب تاريك شام ...; ایجاد در 14 تیر 1395
90. اینجا مرا به مهر تسلی نمی دهند - مرثیه: (آرشیو اشعار); موضوع : مرثیه سبک : قصیده شاعر : - متن اشعار اینجا مرا به مهر تسلی نمی دهند دلتنگ مهربانی جان پرورت شدم پروانه تو بودم و ای شمع محفلم گرد تو سوختم من و خاکسترت ...; ایجاد در 28 خرداد 1395
91. بیست سالش شده ، چه محشر شد - مدح و مرثیه: (آرشیو اشعار); ... قرآن بر زنان مدینه سرور شد خواهر وتکیه گاه اصغر شد عمه ی بچه های اکبر شد هر زمان خنده بر لبش آمد خستگی از تن پدر در شد شب جشن عروسیش بود آسمان روشن و منور شد... *** شاعری خواب های خوش میدید ناگهان ...; ایجاد در 15 خرداد 1395
92. داغ بابا به شانه کودک: (آرشیو روضه); ... افتد گیسویی دست این و آن افتد خارجی زاده بر زبان افتد از رقیه بپرس یعنی چه سنگ از دست رهگذر خوردن جای نان غصه ی پدر خوردن تازیانه ز پشت سر خوردن یک نفر پا ز صد نفر خوردن از رقیه بپرس یعنی چه ...; ایجاد در 26 بهمن 1394
93. خبر آمد که ز معشوق خبر می آید: (آرشیو مداحی); متن اشعار خبر آمد که ز معشوق خبر می آید ره گشایید که یارم ز سفر می آید کاش میشد که ببافم کمی مویم را آب و آیینه بیارید پدر می آید جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد غالبا درد به دنبال جگر می آید ...; ایجاد در 07 آذر 1394
94. آتش جان مرا کم شعله ور کن: (آرشیو مداحی); متن اشعار آتش جان مرا کم شعله ور کن امشبی را ای پدر با من سحر کن از غم و دل تنگی و دل شوره سیرم آرزو دارم در آغوشت بمیرم سر زده آمدی مهمان من کنج ویرانه عمه ام میزند با دست خود بر سرم شانه ...; ایجاد در 07 آذر 1394
95. نقشم بنگارید پریشان رقیه: (آرشیو مداحی); متن اشعار نقشم بنگارید پریشان رقیه نامم بنویسید به دیوان رقیه یا نوکر و یا سائل الطاف کریمش یا زائر و یا خادم و دربان رقیه جان پدر و مادر و این ایل و تبارم یک جا بسپارید به قربان رقیه این بار ...; ایجاد در 24 آبان 1394
96. به دوری تو عادت ندارم: (آرشیو مداحی); ... نگاه به منو معجرم میکنن بچهام دارن مسخرم میکنن بابا حسین بابا حسین بابا دختر حرمله چه مغرور است از سر بام دست تکان میداد تازه فهمیده بود یتیم شدم پدرش را به من نشان میداد بابا حسین بابا حسین ...; ایجاد در 22 آبان 1394
97. تورا اورده ام اینجاکه مهمان خودم باشی: (آرشیو مداحی); ... راضیست که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی از این پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد یک امشب را نمی خواهی پدر جان خودم باشی سرت را وقت قران خواندنت بر تشت میدیدم تو باید بعد از این قاری قران خودم ...; ایجاد در 06 مهر 1394
98. با فقیران زمین باز خدا راه آمد: (آرشیو مداحی); متن اشعار با فقیران زمین باز خدا راه آمد مژده ای آمده که سوگلی شاه آمد آمد از راه شب ذره نوازی حسین نمک سفره شاهانه این ماه آمد به دل سرد زمین باز امیدی دادند یاس خوش عطر و گلاب حرم الله آمد ...; ایجاد در 29 مرداد 1394
99. یادته توی مدینه روی زانوت مینشستم: (آرشیو روضه); ... که مثل من مادر از دست دادن میفهمن اونایی که پدر از دست دادن میفهمن دیدی وقتی از همه جا خسته میشی میگی پدرم هنوز هست مادرم هنوز هست اما بچه های علی این روزا بی مادر شدن آخر روضه ی بی بی رقیه رو اینجور ...; ایجاد در 01 خرداد 1394
100. از بس که پشت ناقه عریان دویده بود: (آرشیو روضه); ... بود اصلا تمام پیکر او زخم دیده است جان نمانده اش به لبانش رسیده بود هر تازیانه روی تن همچو یاس او تصویر باغ سرخ و کبودی کشیده بود در شام هر که داشت پدر طعنه می زدش طعم یتیم بودنش از انجا چشیده بود ...; ایجاد در 26 ارديبهشت 1394

شروع
قبلی
1
2
بعدی
پایان