Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
ببین ای پدر، شدم از این ویرونه خسته
ببین ای پدر، که پر و بال من شکسته
ببین ای پدر، رو صورتم جای یه دسته بی سامونم، دل خسته کنج ویررونم
بالاخره دیدید امشب مردم اومد بابا جونم وای، صورتم نیلی و سوخته معجرم
وای، شدم آخر عمر مثل مادرم حسین… وااای… ببین ای پدر، درد و غم و رنج اسیری
ببین ای پدر، تو حال روزگار پیری
ببین ای پدر، ببین ای پدر شکسته دندونای شیری شب ها بابا، رو خاک ویروونه تنها
سرمو میذارم و می بینم سرت رو نیزه ها وای، صورتم نیلی و سوخته معجرم
وای، شدم آخر عمر مثل مادرم حسین… وااای… بیا ای پدر، بی تو بهار من خزوونه
بیا ای پدر، ببین چشام کاسه ی خونه
بیا ای پدر، ببین که قامتم کمونه خون می باره، هنوز از این گوش پاره
بیا ببین که سه سالت بابا نداره گوشواره وای، صورتم نیلی و سوخته معجرم
وای، شدم آخر عمر مثل مادرم حسین… وااای…
ببین ای پدر، که پر و بال من شکسته
ببین ای پدر، رو صورتم جای یه دسته بی سامونم، دل خسته کنج ویررونم
بالاخره دیدید امشب مردم اومد بابا جونم وای، صورتم نیلی و سوخته معجرم
وای، شدم آخر عمر مثل مادرم حسین… وااای… ببین ای پدر، درد و غم و رنج اسیری
ببین ای پدر، تو حال روزگار پیری
ببین ای پدر، ببین ای پدر شکسته دندونای شیری شب ها بابا، رو خاک ویروونه تنها
سرمو میذارم و می بینم سرت رو نیزه ها وای، صورتم نیلی و سوخته معجرم
وای، شدم آخر عمر مثل مادرم حسین… وااای… بیا ای پدر، بی تو بهار من خزوونه
بیا ای پدر، ببین چشام کاسه ی خونه
بیا ای پدر، ببین که قامتم کمونه خون می باره، هنوز از این گوش پاره
بیا ببین که سه سالت بابا نداره گوشواره وای، صورتم نیلی و سوخته معجرم
وای، شدم آخر عمر مثل مادرم حسین… وااای…