کانون فرهنگی مذهبی بغض

طواف طفل سه ساله

حاج سید مهدی میرداماد
4
طواف طفل سه ساله  طواف طفل سه ساله
+3
طواف طفل سه ساله  طواف طفل سه ساله
1
دانلود
متن اشعار
طواف طفل سه ساله
چقدر دیدن داشت
صدای ناله ی لبیک او
شنیدن داشت
طواف اول
روپوش از طبق برداشت
طواف دوم
سر را به روی سینه گذاشت
طواف سوم
دور سر پدر گردید
طواف چهارم
حلقه بریده را بوسید
دیدن لباش رو گذاشت رو لبای بریده
بابا
ایشالا هیچ وقت خاکی نری خونه
ایشالا هیچ وقت زخمی نری خونه
بعضی وقتا همسرت شریک زندگیت متوجه تغییر رنگ صورتت نمیشه اما دخترت میفهمه! پریشون بیای خونه دخترت میفهمه!
یه نیگاه به باباش کرد!
بابا بابا
ببین شکل مادرت شدم
بابا بابا
اینا خیلی نامرد بودن
بابا بابا شامیا بدن
برگردم تو شعر
طواف سوم
دور سر پدر گردید
طواف چهارم
حلقه بریده را بوسید
طواف پنجم
مرگ خود از خدا طلبید
ششم طواف
دوپارا به سوی قبله کشید
طواف هفتم
گفتا مرا ببر همراه
به عزت و شرف لا اله الا الله
دیدند رقیه دیگه نفس نمیکشه
بچه ها دویدن همه دور این سه ساله
روضه ی رقیه محدوده
تو تاریخ خیلی پرداخته نشده
وقتی کاروان برگشت مدینه بی بی زینب مجلس عزا گرفت، اولیا مخدره زینب مجلس گرفت برای حسینش!
همه ی زنای مدینه اومدن
یه طرف زینب ام البنین نشست یه طرف بعضیا میگن رباب نشست ، بعضیا میگن خانوم سکینه نشست!
دیدی وقتی آدم باهم دسته جمعی بری سفر وقتی برگردی دو سه نفر نباشن خیلی تو چشمه!
زنان مدینه همه از خانوم تقاضا کردن شما روضه بخون ، شما دیدی، شما همه صحنه ها رو بودی!
نشست خانوم زینب ، شروع کنه روضه خوندن!
راوی میگه همه روضه ها رو گفت
گودال
علقمه
علی اصغر
دونه دونه حرفا رو زد!
یه مرتبه دیدن یه مکثی کرد سرشو انداخت پایین
الهی بمیرم برات عمه جان!
میگن یه نفس عمیق کشید
گفت
فاما رقیه!
اصلا انگار این داغ با همه داغ ها فرق داشت!
آخه وقتی رقیه رفت زینب یاد مادرش برداشت!
وقتی زن غساله دست از غسل کشید ، گفت بگید بزرگ این دختر بیاد!
زینب اومد جلو :
آی زن چته؟
چی میخوای؟
پول اضافی میخوای؟
گفت نه من دست به این بدن نمیزارم
به من بگو چرا بدنش کبوده!
چرا اینقدر سیاه و ورم کردس؟
همیشه از مدینه میرن کربلا امشب برعکسه!
میخوام بگم اینجا یه دونه غسل نیمه کاره موند ، مدینم علی داشت فاطمه رو غسل میداد دیدن دست گذاشت رو دیوار هی میگه فاطمه جان!
الهی بشکنه
الهی بشکنه
الهی بشکنه
بلند بگو یا زهرا
بچه ها اجازه بدید یه بیت بخونم
خواهش میکنم
حالا که اسم مادرم اومده من از این اسم نمیگذرم
صدا زد بابا
من شکل مادرت شدم اما یه فرق دارم
زدند مادرتان را چهل نفر یکبار
اما بابا
ولی چهل منزل 100 نفر مرا زدند
  حجم فایل : 10 مگابایت
 
 
دانلود