تو آسمونا دنبالت بودم توی خرابه سر درآوردی (زمینه) - رعنایی
تو آسمونا دنبالت بودم توی خرابه سر درآوردی
به شوق دیدن رقیه ات با سر اومدی یا پر درآوردی
پریشونی پریشونم کجا بودی نمیدونم
دلم تنگ برا نگاه تو بابا جونم بابا جونم
سرت زخمی سرم زخمی تموم پیکرم زخمی
شبیه مادرت شد روی از گل بهترم زخمی
ای بابایی ای بابایی
تو آسمونا دنبالت بودم سر از تشت طلا درآوردی
چند شب پیش خواب تو رودیدم دیدم برا ما معجر آوردی
تموم معجرا سوخته همه بال و پرام سوخته
غروب روز عاشورا موهای دخترت سوخته
بجای چادرم یه پارچه ی سوخته سرم کرده
بابا چشام که یادت هست ببین حالا ورم کرده
تو آسمونا دنبالت بودم ولی تو بزم می تورو دیدم
وقتی که اون حرفه رو زد بابا خیلی برا سکینه ترسیدم
چقدر اینا بدن بابا چقدر مارو زدن بابا
بگو گوشواره هامو دختراشون پس بدن بابا
تموم معجرا سوخته همه بال و پرام سوخته
غروب روز عاشورا موهای دخترت سوخته