لالایی آروم بخواب بابایی (زمینه) - سیب سرخی
لالالالالایی ، آروم بخواب بابایی
نه دیگه توی تشتی ، نه روی نیزه هایی
نه دیگه نمیزارم ، قد خواهرت خم شه
نه دیگه نمیزارم ، یه تار از موهات کم شه
خون میباره از لبهات ، میباره چشای من
گریونم برای تو ،گریونی برای من
حق داری ، چشم از رو زمین برنداری
خجالت زده ای انگاری ،بابا حق داری
خرابه شد غوغا ، گم شده شد پیدا
واویلا حسین واویلا
رو لبهات رد خونه، دخترت نیمه جونه
من زخمی و تو زخمی ، ای بی وفا زمونه
هر جا اسمتو بردم، بی هوا کتک خوردم
بی تو من پریشونم ، بی تو هر نفس مردم
خیلی بی کس و تنهام ، میباره بازم چشمام
با سر اومدی اما ، من آغوشتو میخوام
دل خونم ، پیشم اومدی بابا جونم
آزادم کن از این زندونم بابا دلخونم
خرابه شد غوغا ، گم شده شد پیدا
واویلا حسین واویلا
زخمای پام نزاشته ، پیش پای تو پاشم
نبینم غربتت رو ، مگه من مرده باشم
شام و کوفه رو بابا ، زیر پرچمت بردم
سربلندیتو دیدم، هرجا که زمین خوردم
فریاد تو بابا جون ، زنده تو گلوی ماست
خون حنجرت بابا دیگه آبروی ماست
میباره بارون روی گونم دوباره
اشکام سرپناهی نداره ،شدم آواره
خرابه شد غوغا ، گم شده شد پیدا
واویلا حسین واویلا