ازم نپرسید چه حالی دارم (زمینه) - سیب سرخی
ازم نپرسید چه حالی دارم
تو این دل شب چرا بیدارم
ازم نپرسید از اشک چشمام
دلم گرفته بابامو میخوام
ازم نپرسید ازم نپرسید
وقت قراره رنگم پریده
تو این شب تار سر زد سپیده
عمه نگاه کن بابام رسیده
حالا به آرزوم رسیدم
خدا میدونه چی کشیدم
بالاخره بابامو دیدم
باباجونم خوش اومدی
برات بمیرم میون گودال
به زیر مرکب شدی لگد مال
برات بمیر سرت جدا شد
تن شریفت روخاک رها شد
یادم نمیره حتی یه لحظه
از وقتی رفتی تو روی نیزه
دیدم که عمه داره میلرزه
وبال خواهرت شدم
شبیه مادرت شدم
شهیده ی سرت شدم
بابا جونم منو ببر
ازت میپرسم کجاست عموجون
چرا نیومد توی بیابون
ازت میپرسم با حال خسته
کجا بودی که سرت شکسته
ازت میپرسم ازت میپرسم
بابا نبودی حالم خرابه
چیزی که واسم بد جور عذابه
حرف کنیزی بزم شرابه
گلایه دارم از زمونه
منو زدن با تازیونه
جوری زدن که جاش بمونه
بابا جونم چه دیر اومدی
برات بمیرم میون گودال
به زیر مرکب شدی لگد مال
برات بمیرم سرت جدا شد
تن شریفت رو خاک رها شد
برات بمیرم برات بمیرم
یادم نمیره حتی یه لحظه
از وقتی رفتی تو روی نیزه
دیدم که عمه داره میلرزه
وبال خواهرت شدم
شبیه مادرت شدم
شهیده ی سرت شدم
بابا جونم منو ببر