Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
وقتی رفتی دخترت تنها شد
همسفر با سر تو بابا شد
اشک چشمام قد یه دریا شد
نمیدونم منو میشناسی یا نه پدرم
عمه میگفت این روزا خیلی مثل مادرم
وقتی رفتی دلمو سوزوندن
توی بازار ما رو میگردوند
پا برهنه تو شهر چرخوندن
اینجا بابا هر چی گریه کردم میزدنم
گفتم تشنم بی حیا با پا زد تو دهنم
وقتی رفتی من شدم اواره
دیگه بابا ندارم گوشواره
میبینی که معجرم شد پاره
توی بازار یکی اومد راه عمه رو بست
یه یهودی یه جوری زد دندونام رو شکست
وقتی رفتی دخترت تنها شد
همسفر با سر تو بابا شد
اشک چشمام قد یه دریا شد
نمیدونم منو میشناسی یا نه پدرم
عمه میگفت این روزا خیلی مثل مادرم
همسفر با سر تو بابا شد
اشک چشمام قد یه دریا شد
نمیدونم منو میشناسی یا نه پدرم
عمه میگفت این روزا خیلی مثل مادرم
وقتی رفتی دلمو سوزوندن
توی بازار ما رو میگردوند
پا برهنه تو شهر چرخوندن
اینجا بابا هر چی گریه کردم میزدنم
گفتم تشنم بی حیا با پا زد تو دهنم
وقتی رفتی من شدم اواره
دیگه بابا ندارم گوشواره
میبینی که معجرم شد پاره
توی بازار یکی اومد راه عمه رو بست
یه یهودی یه جوری زد دندونام رو شکست
وقتی رفتی دخترت تنها شد
همسفر با سر تو بابا شد
اشک چشمام قد یه دریا شد
نمیدونم منو میشناسی یا نه پدرم
عمه میگفت این روزا خیلی مثل مادرم