لباسای تنم پاره توی موهام پر از خاره (روضه) - هلالی
لباسای تنم پاره توی موهام پر از خاره
کتک خوردم همش گفتم یتیمی دردسر داره
دارم میمیرم از سر درد چه دادی زد سرم نامرد
توی دستاش هر چی بود به سمت صورتم پرت کرد
چه صورتی چه گونه ای نه عزتی نه خونه ای
تنم کبود دلم شکست زخم منو کسی نبست
چشام بارونی مثل تو پیشونی خونی مثل تو
خرابه جای خوبی نیست واسه مهمونی مثل تو
خرابه بالشتش خشته به خاک تیره آغشته
تو خیلی خاکی اما برای دخترت زشته
شاید هنوز گرسنه ای آخ نکنه که تشنه ای
هر شب سرت دست یکی انگشتر دست یکی
برامون ننگ این کارا بریم تو بزم میخوارها
غرور عمه جانم رو شکستن توی بازار ها
نه واسم بال و پر مونده نه مویی روی سر مونده
ببین بعد از چهل منزل چی از ماها چند نفر مونده
چی شده این لب و دهن تنت کجاست ای بی کفن
گریه کنم به غربتت من له ترم یا صورتت
***
از ساربون بدم میاد از رد خون بدم میاد
چند روزه حتی از تنور از بوی نون بدم میاد
از بوی دود بدم میاد من از حسود بدم میاد
از اونی که پیرهنت رو دزدیده بود بدم میاد
حالا تو از زیر چشام خوشت میاد
حالا که دندون ندارم از خنده هات خوشت میاد
حالا اتو از موی سفید خوشت میاد
از اینکه زانو بزنم جلو یزید خوشت میاد
از قتلگاه بدم میاد چکمه سیاه بدم میاد
از اونی که آتیش میزد به خیمه ها بدم میاد
از هر چی جنگه بدم میاد از چوب و سنگ بدم میاد
خدا میدونه چقدر از کوچه تنگ بدم میاد
آخه کی از فحش و کتک خوشش میاد
از موی سوخته و لب ترک ترک خوشش میاد
حالا تو از موی سرم خوشت میاد
از اینکه دست دراز کنن به معجرم خوشت میاد
من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد
از خنده های حرمله جون رباب بدم میاد
از شهر شام بدم میاد از ازدحام بدم میاد
به عصمت سکینه از بزم حرام بدم میاد
به جون تو از خیزرون بدم میاد
از اینکه تو جمع عمه رو بدن نشون بدم میاد
بدم میاد حرفای بی پرده بگم
من مگه مردم که بخوان به خواهرم برده بگن
حالا تو از اشکم عزیز خوشت میاد
اینکه اینا به دخترات بگن کنیز خوشت میاد
عمو کجاست یعنی عموم خوشش میاد
از اینکه میخورم زمین جلو عدو خوشش میاد
***
رسم به ولله تو ماها ناز یتیمو میخرن
یتیم که بی تابی کنه براش عروسک میخرن
اما بگم ز شامیا با ماها خیلی فرق دارن
یتیم که بی تابی کنه سر باباشو میبرن