متن اشعار
از آن زمان که سر راه درد وا شده ام
به فیض زخم عظیم تو مبتلا شده ام
میان این همه آشوب نیزه و شمشیر
مرا ببخش اگر مثل لاله وا شده ام
مرا ز پنجره ی نعلها نگاه کنید
که زیر مرکب این مردم آسیا شده ام
به خاک خیمه گه آرام ژهن سازیدم
مرا که زیر سم اسب نخ نما شده ام
نماز صبح بخوانید بر جناره ی من
که از سپیده دمش دست بر دعا شده ام