Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
اون شب تاریک
جای تو خالی
منو کتک زد بابایی یه لا اوبالی
دستای بستم رو ببین
سردی دستام رو ببین
سر شکسته ام رو ببین
به خدا خستم
صورت در هم رو ببین
گریه ی عمه ام رو ببین
دورش نا محرم رو ببین
من کجا هستم
دستمو بگیر
نزار دیگه گم بشم
نزار باعث خنده ی مردم بشم
همه چی بوده زیر سر زجر
شنیدی تعنه شنیدم از دختر زجر
طرز نگاهش منو کشت
غرور چشماش منو کشت
خنده ی باباش من کشت
به خدا بابا
کوچه بازار منو کشت
سر علمدار منو کشت
روزی هزار بار منو کشت
به خدا بابا
تو رو کشتنت خبرش دروغ نبود
تا حالا دورم اینقدر شلوغ نبود
دستمو بگیر نزار دیگه گم بشم
نزار باعث خنده ی مردم بشم
داشتم میگفتم چی شد تو بازار
تیر نگاهش منو کشت یه مردم ازار
قاتل این قافله بود
دور و برش قول قوله بود
خود خود حرمله بود
منو پیرم کرد
بابا نبودی منو زد
زن یهودی منو زد
سر حسودی منو زد
زمین گیرم کرد
جای سنگ و چوب رو سر و گردن من
مثل پیرهنت پاره شد پیرهن من
دستمو بگیر
نزار دیگه گم بشم
نزار باعث خنده ی مردم بشم
جای تو خالی
منو کتک زد بابایی یه لا اوبالی
دستای بستم رو ببین
سردی دستام رو ببین
سر شکسته ام رو ببین
به خدا خستم
صورت در هم رو ببین
گریه ی عمه ام رو ببین
دورش نا محرم رو ببین
من کجا هستم
دستمو بگیر
نزار دیگه گم بشم
نزار باعث خنده ی مردم بشم
همه چی بوده زیر سر زجر
شنیدی تعنه شنیدم از دختر زجر
طرز نگاهش منو کشت
غرور چشماش منو کشت
خنده ی باباش من کشت
به خدا بابا
کوچه بازار منو کشت
سر علمدار منو کشت
روزی هزار بار منو کشت
به خدا بابا
تو رو کشتنت خبرش دروغ نبود
تا حالا دورم اینقدر شلوغ نبود
دستمو بگیر نزار دیگه گم بشم
نزار باعث خنده ی مردم بشم
داشتم میگفتم چی شد تو بازار
تیر نگاهش منو کشت یه مردم ازار
قاتل این قافله بود
دور و برش قول قوله بود
خود خود حرمله بود
منو پیرم کرد
بابا نبودی منو زد
زن یهودی منو زد
سر حسودی منو زد
زمین گیرم کرد
جای سنگ و چوب رو سر و گردن من
مثل پیرهنت پاره شد پیرهن من
دستمو بگیر
نزار دیگه گم بشم
نزار باعث خنده ی مردم بشم