Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
حیات میچکد از گوشه ی نگاه ترش
نجات خانه نموده کناره بال و پرش
شکوفه نیست حریف لطیف دستانش
فرشته های الهی موقیم پشت درش
سه ساله است و به قدر هزار سال بلند
ببین چه ها که نکرد به عمر مختصرش
تمام شام ز اشک رقیه در هم ریخت
عجب ز قدرت فریاد های پر شررش
چشمه گوشش اشک هست
ان کو در این مزار شریف ارمیده است
ام البکا رقیه ی مهنت کشیده است
تمام شام ز اشک قیه در هم ریخت
عجب زقدرت فریاد های پر شررش
نگاه بی رمقش در میان تاریکی فتاد به جمال مقدس پدرش
گرفت بوسه ز بابا قرار از کف داد
کنار راس بریده نفس زد و دل پر از شررش
اگر نبود رقیه جنون معتل بود
و هیچ کس غم عشق پدر نمیفهمید
اگر نبود رقیه خرابه ویران بود
کسی تراوت فیض سحر نمیفهمید
اگر نبود رقیه شرار ناله نبود
غم فراق پدر را جگر نمیفهمید
سه ساله است ولی یک جهان سخن دارد
شبیه فاطمه یک عرش سینه زن دارد
نجات خانه نموده کناره بال و پرش
شکوفه نیست حریف لطیف دستانش
فرشته های الهی موقیم پشت درش
سه ساله است و به قدر هزار سال بلند
ببین چه ها که نکرد به عمر مختصرش
تمام شام ز اشک رقیه در هم ریخت
عجب ز قدرت فریاد های پر شررش
چشمه گوشش اشک هست
ان کو در این مزار شریف ارمیده است
ام البکا رقیه ی مهنت کشیده است
تمام شام ز اشک قیه در هم ریخت
عجب زقدرت فریاد های پر شررش
نگاه بی رمقش در میان تاریکی فتاد به جمال مقدس پدرش
گرفت بوسه ز بابا قرار از کف داد
کنار راس بریده نفس زد و دل پر از شررش
اگر نبود رقیه جنون معتل بود
و هیچ کس غم عشق پدر نمیفهمید
اگر نبود رقیه خرابه ویران بود
کسی تراوت فیض سحر نمیفهمید
اگر نبود رقیه شرار ناله نبود
غم فراق پدر را جگر نمیفهمید
سه ساله است ولی یک جهان سخن دارد
شبیه فاطمه یک عرش سینه زن دارد