Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
لالایی
بابایی
تو پریه تو قصه هایی
خدایی
تو انگار فاطمه ایی مادر مایی
صورت ماهت مثل عروسه
بزار بابا روی قشنگتو ببوسه
دل منو برده یک نگاهت
منم اسیر زلف سیاهت
لالایی
بابایی
تو پریه تو قصه هایی
خدایی
تو انگار فاطمه ایی مادر مایی
صورت ماهت مثل عروسه
بزار بابا روی قشنگتو ببوسه
دل منو برده یک نگاهت
منم اسیر چشم سیاهت
منم اسیر زلف سیاهت
دل من میخونه
ترانه های عاشقونه
گلی که
شکفته
شکل فرشته ها میمونه
ناز نگاهش چشمه ی راز
هر کی که میشنو صداشو دل میبازه
بدو که رسید لحظه ی حساس
میخنده رو دستای عباس
سروده
دروده
که بر لب بود و نبوده
هر کسی
که دیدش
دستای خالقو ستودش
مژده بدید که
هر کسی اینجاست
مژدگونی میگره از دستای عباس
بدو که رسید لحظه ی حساس
میخنده رو دستای عباس
دله من
اسیره
اسیره لبخند نگاره
جون تو
جون من
این دیگه باقیه نداره
بابایی
تو پریه تو قصه هایی
خدایی
تو انگار فاطمه ایی مادر مایی
صورت ماهت مثل عروسه
بزار بابا روی قشنگتو ببوسه
دل منو برده یک نگاهت
منم اسیر زلف سیاهت
لالایی
بابایی
تو پریه تو قصه هایی
خدایی
تو انگار فاطمه ایی مادر مایی
صورت ماهت مثل عروسه
بزار بابا روی قشنگتو ببوسه
دل منو برده یک نگاهت
منم اسیر چشم سیاهت
منم اسیر زلف سیاهت
دل من میخونه
ترانه های عاشقونه
گلی که
شکفته
شکل فرشته ها میمونه
ناز نگاهش چشمه ی راز
هر کی که میشنو صداشو دل میبازه
بدو که رسید لحظه ی حساس
میخنده رو دستای عباس
سروده
دروده
که بر لب بود و نبوده
هر کسی
که دیدش
دستای خالقو ستودش
مژده بدید که
هر کسی اینجاست
مژدگونی میگره از دستای عباس
بدو که رسید لحظه ی حساس
میخنده رو دستای عباس
دله من
اسیره
اسیره لبخند نگاره
جون تو
جون من
این دیگه باقیه نداره