سلام بابا چه عوض شدی تو از غروب عاشورا(شور) - محمد حسین حدادیان

سلام بابا چه عوض شدی تو از غروب عاشورا
شده صورتت شبیه مادرم زهرا سلام بابا
ای جانا جانا جانا جانا
بیا بریم پیش خودم فرشته جاش تو آسمونه
مادرم چشم به راهمونه
گوشواره هاتو کی به زور گرفته
ببخش سرم بوی تنور گرفته
نگات کردم با گلوی زخمی از رو نی صدات کردم
تو بیابونا که گمشدی دعات کردم
ای جانا جانا جانا جانا
بیا بریم پیش خودم داغ دل تو میشه تازه
رو ناقه ای که بی جهازه
دخترکم خونی شده سرو روت
شبیه من لگد زدن به پهلوت
یکی عصا میزد یکی به روی صورتت آقا با کف پا میزد
خدایی نامرده اونیکه با نیزه آقا راه گلوتو سد کرده
یا اونیکه پیش زینب جسم تورو لگد کرده
خیلی کتک خورده خدایی اشکای رباب اشک مارو درآورده
حلالم کن کتکت زدن با کعب نی
حلالم کن خیلی ترسیدی تو بزم می
ای جانا جانا جانا جانا
بیا بریم پیش خودم منو ببخش که دیر رسیدم
چادر نو برات خریدم
دیگه کسی نمیکشه موهاتو
نمیبره کسی النگوهاتو
یانور داره زجر میرسه از دور
نمونده چاره ای واسم
وای عمو عباسم
داره میلرزه دست و پام
از حرفای روی لبش
واویلا میسوزه هنوز جای سیلی دیشبش
رو چشمامه کبودی بابا
وای از مرد یهودی بابا
هر روز اینجا عذابم میدن
دور نیزت همه رقصیدن
مردم مثل مادرت کتک خوردم