آهای عمه زینب چشام به راهه (زمینه) - عطایی

آهای عمه زینب چشام به راهه
آهای عمه امشب چندم ماهه
داره میرسه اونی که میگفتن
سرش رو بریدن تو قتلگاه
ببر تو کوچه ها بگردونم
شاید هنوز اونجا باشه شونم
بابام قراره برسه از راه
چجوری موهامو بپوشونم
اگه بگه رقیه پاشو چطور پا بشم
تو بغلش با این کمردرد چطور جا بشم
اگر بخواد بره چطوری
با این حال بد ازش جدا بشم
فردا میگن همه
تا چشاشو بست رفت
بگید به بابام حسین
که دخترش از دست رفت
آهای عمه زینب کاش عمو داشتم
سرم رو الان رو پاهاش میزاشتم
تموم سهم آبمو نخوردم
یه ذره برای بابام گذاشتم
ببین چه زود بزرگ شدم ساده
دندونای شیریمم افتاده
سکینه جای خوابشو دیشب
کنار دیوار به من داده
عمه بهم گفته چطوری غریب کشتنت
نصیب تو آب نشد بی نصیب کشتنت
هیچکی مثل تو سرش از تنش جدا نشد
عجیب کشتنت عجیب کشتنت
دو تا گوشواره ی من با یه مرد پست رفت
بگید به بابام حسین
که دخترش از دست رفت