خوش اومدی ولی دیر اومدی
چه خسته و چه دلگیر اومدی
روزای خوبم و یادت که هست
شکستم و شدم پیر اومدی
گلم چشات و وا کن
بابای نازنینم
منم همون رقیهت
فقط، نمیتونم ببینم
راستی بابا
تو میدونی زخم رد طناب چیه
دلیل آه و گریهی رباب چیه
من میدونم که مجلس شراب چیه
تنهایی و وحشت و اضطراب چیه
من الذی ايتمنی، بابا حسین
خوش اومدی به ویرونه بابا
گلت توو اینجا مهمونه بابا
تنت کجاست که با سر اومدی
چرا لبت پر از خونه بابا
سلام بابای خوبم
سلام سر بریده
منم همون رقیهت
فقط، یکم قدم خمیده
راستی بابا
تو میدونی طناب سلسله چیه
همسفری با زجر و حرمله چیه
من میدونم پای پُر آبله چیه
جُرم جاموندههای قافله چیه
من الذی ايتمنی، بابا حسین
خوش اومدی باباییِ خودم
سه سالمه ولی دق مرگ شدم
یه چیزایی برام پیش اومده
دلم میخواد نگفته جون بدم
یه حرفایی دارم که
راهِ گلوم و بسته
منم همون رقیهت
فقط، غرورِ من شکسته
راستی بابا
تو میدونی که معنی کنیز چیه
شکنجهی یه دختر مریض چیه
من میدونم که طعنهی یهریز چیه
خوار شدن یه آدم عزیز چیه
من الذی ايتمنی، بابا حسین