ماه عالم تاب ای جهان بانو (واحد) - رعنایی
ماه عالم تاب ای جهان بانو
خواهر خورشید آسمان بانو
عمه جان حضرت صاحب الزمان بانو
محضر آقا ای کس و کارم
تو وساطت کن چندمین بارم
هر جا رفتم به همه گفتم تو رو دارم
صاحب روزی و تقدیرم ای جان
کربلامو از تو میگیرم ای جان
حضرت ماه خواهر دریا و باران
دختر شاه رایجه روح و ریحان
چه گره ها که به یک نام تو وا شد
ای که نامت جلوه ی آیات قرآن
یا رقیه یا رقیه یا رقیه
غم اگر اینه آره غم داریم
تا رقیه هست ما چی کم داریم
با رقیه هر دو عالم رو باهم داریم
از تبار نور اوج هر فضله
مخزن جود و معدن بذله
خوش به حالش که عموجانش ابالفضله
السلام ای دختر قرآن ای جان
السلام ای سوره انسان ای جان
به به نور صبر جمیل رقیه
جان عباس عشق عقیل رقیه
نه فقط ما نوکران باشیم دخیلش
جبرئیلم میشه دخیل رقیه
یا رقیه یا رقیه یا رقیه
ذره ای هستم پست و ناقابل
هم توی دریا هم تویی ساحل
ای عمو جان رقیه یا ابوفاضل
هم جهانگیر و هم جهانداری
هم توی سرور هم تو سرداری
هم تو ساقی هم عمویی هم علمداری
ساحل امن نجات اینجاست
ذکر عالم ادخیل عباس
ای علمدار اسم ما رو هم سوا کن
با نگاهی رزق یه سالو عطا کن
ما رو امسال جان رقیه ابالفضل
اربعین باز راهی کربلا کن
یا ابلفضل یا ابالفضل یا ابالفضل