هر چند نام آینه کم در مقاتل است
هر کس از شما نسروده است غافل است
بعد از نماز روضه ی تو در نوافل است
باب الحوائج همه ی ما رقیه است
آن بی قرینه ای که به زهرا قرینه است
خورشید گرم اول صبح مدینه است
مدحش همین که خواهر بی بی سکینه است
ثابت شدست هستی بابا رقیه است
جعل العجابت تحت قبه الحسین
بفداک کلنا یا ریحانه الحسین
شیرین زبان گره سر ابرو نمی زند
گیسو پریش شانه به گیسو نمی زند
با فاطمه به جان خودش مو نمی زند
انسیه با وجاهت هورا رقیه است
اکبر صفت سه خوشه انگور خورده است
حس میکنم تنش به تن هور خورده است
یعنی چه کار ما گره ی کور خورده است
وقتی گره گشای گره ها رقیه است
جعل العجابت تحت قبه الحسین
بفداک کلنا یا ریحانه الحسین
پشت سر اهالی هیئت دعای اوست
هر جا که هست نام خدا رد پای اوست
گفتن روی شانه ی عباس جای اوست
یعنی ملیک عرش معلی رقیه است
یک عده گفته اند نبود رقیه را
با این که دیده رحمت و جود رقیه را
آن کس که منکر است وجود رقیه را
او خود دخیل دختر زهرا رقیه است
جعل العجابت تحت قبه الحسین
بفداک کلنا یا ریحانه الحسین