عشقی که سراسر احساسه (شور) - مقدم
عشقی که سراسر احساسه زیبا مثل وقت بارونه
قلب عاشقم گرفتاره ذکر یا رقیه خاتونه
عشق همه ست میده ذکرش نفس
اوج جنون وسط هروله س
جون گدا به فداش این و بس
جونم فدای دختر ارباب کربلا
تا به ابد به منکرش هم لعنت خدا
اصلاً کسی که منکرشه باید اولش
ثابت کنه وجود خودش رو برای ما
جانم رقیه ، جانم رقیه ، جانم رقیه
اسمش رو تپش تپش میگه قلب هر کسی که مجنونه
ذکر رو لب اباالفضل هم ذکر یا رقیه خاتونه
دل میبره به خدا محشره
عشق دل علی اکبره
جونم چقدر شبیه مادره
مجنون سر به دارم و در تاب و در تبم
میگم رقیه مذهبم اینه منسبم
یک عمریه که قبله ی قلبم شده دمشق
چون که رقیه ای شده ی دست زینبم
جانم رقیه ، جانم رقیه ، جانم رقیه
مِی مینوشم از لب ساغر میگردم به دور مِیخونه
رمز و راز و علت مستی ذکر یا رقیه خاتونه
هستم گداش میره قلبم براش
دیوونگی داره جذب نگاش
کرب و بلا میبره با نگاش
هستم دخیل و بسته به موی رقیه ام
ای جونم عاشق گل روی رقیه ام
واللّهه عزت همه عمر من اینه که
من ریزه خوار و نوکر کوی رقیه ام
انا کلب الرقیه انا کلب الرقیه
دوسش دارم یه عالمه دختر پادشاهمه
گدایی در شما کار هزارتا حاتمه
هزارتا حاتمم کمه کار تموم عالمه
انا کلب الرقیه انا کلب الرقیه