Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
وسط درد دل من
یه نوازش آرزومه
خیلی سخته که ببینم
سر بابا رو به رومه
حتی یه لحظه نگاهت
از دلم جدا نمیشه
باورش سخته برا من
تو بری واسه همیشه
وقته پرواز تو دستات
تو برام قوت بالی
حالا تو هق هق گریه
جای شونه تو خالی
دست و پام میلرزه بابا
نفسام همراه خونه
جای من خاک زمین و
جای تو ، تو آسمون
ابتاه بابا حسین جان
ابتاه بابا حسین جان
در به در تو دشت و صحرا
روی خاکا میدویدم
دنبالم دوید یه نامرد
روی خارا میکشیدم
گیسوهامو کند و بعدش
منو تازیونه میزد
آخه من کاری نکردم
منو بی بهونه میزد
به سر و صورت خاکی
دشمنا دارن میخندن
پیر زن ها حمله کردن
همه ی موهامو کندن
صورتم کبوده بابا
روی دست و پام سیاه
دخترت بره کنیزی
این دیگه آخر راهه
وقت پرواز تو دستات
تو برام قوت بالی
حالا تو حق حق گریه
جای شونه تو خالی
ابتاه بابا حسین جان
ابتاه بابا حسین جان
این جا دخترای شامی
به لباس من میخندن
هر کدوم با یه عروسک
جلو من بازی میکردن
وقتی که بازی میکردن
گوشواره هاشونو دیدم
یادگار داداشم کو
نمیدونی چی کشیدم
توی دست یه غریبه
من دیدمت انگشترت رو
پیرهن پارت رو دیدم
یادگار مادرت بود
خسته ی راهمو فکرم
دستای گرم عمومه
داداشام کجان بابایی
بغض تلخی تو گلومه
ابتاه بابا حسین جان
ابتاه بابا حسین جان
یه نوازش آرزومه
خیلی سخته که ببینم
سر بابا رو به رومه
حتی یه لحظه نگاهت
از دلم جدا نمیشه
باورش سخته برا من
تو بری واسه همیشه
وقته پرواز تو دستات
تو برام قوت بالی
حالا تو هق هق گریه
جای شونه تو خالی
دست و پام میلرزه بابا
نفسام همراه خونه
جای من خاک زمین و
جای تو ، تو آسمون
ابتاه بابا حسین جان
ابتاه بابا حسین جان
در به در تو دشت و صحرا
روی خاکا میدویدم
دنبالم دوید یه نامرد
روی خارا میکشیدم
گیسوهامو کند و بعدش
منو تازیونه میزد
آخه من کاری نکردم
منو بی بهونه میزد
به سر و صورت خاکی
دشمنا دارن میخندن
پیر زن ها حمله کردن
همه ی موهامو کندن
صورتم کبوده بابا
روی دست و پام سیاه
دخترت بره کنیزی
این دیگه آخر راهه
وقت پرواز تو دستات
تو برام قوت بالی
حالا تو حق حق گریه
جای شونه تو خالی
ابتاه بابا حسین جان
ابتاه بابا حسین جان
این جا دخترای شامی
به لباس من میخندن
هر کدوم با یه عروسک
جلو من بازی میکردن
وقتی که بازی میکردن
گوشواره هاشونو دیدم
یادگار داداشم کو
نمیدونی چی کشیدم
توی دست یه غریبه
من دیدمت انگشترت رو
پیرهن پارت رو دیدم
یادگار مادرت بود
خسته ی راهمو فکرم
دستای گرم عمومه
داداشام کجان بابایی
بغض تلخی تو گلومه
ابتاه بابا حسین جان
ابتاه بابا حسین جان