Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
دگه قسمتم تنهایی
یتیمی عجب دنیایی
سرتو روی نی میبینمو
میگم عمه ای بابایی
آسمون گریه کن
بی امون گریه کن
دگه قسمتم تنهایی
یتیمی عجب دنیایی
سرتو روی نی میبینمو
میگم عمه ای بابایی
شبی که زمین خوردم
کجا بودی بابا
زیر دست و پا مردم
کجا بودی بابا
دل خونم
پریشونم
آسمون گریه کن
بی امون گریه کن
دگه قسمتم تنهایی
یتیمی عجب دنیایی
سرتو روی نی میبینمو
میگم عمه این بابایی
شبی که زمین خوردم
کجا بودی بابا
زیر دست و پا مردم
کجا بودی بابا
دل خونم
پریشونم
خاکی چادرم
هی زمین میخورم
دگه حال و روز دخترت
شده مثل زهرا مادرت
منو میزنه این ساربان
سیلی با همون انگشترت
خالی چقدر جای عمو جونم بابا
دگه بی تو باباجون نمیتونم
شبی که زمین خوردم
کجا بودی عباس
زیر دست و پا مردم
کجا بودی عباس
بابا منم همون سه ساله
ولی قدم هلاله
فقط از روی نیزه نگاه نکن
دگه بسه آخه یه چیزی بگو
توی بزم شراب جای ما نبود
کجا رفته چرا نمیاد عمو
عممونو تا میزنن بر میخوره به غیرتم
چشم عمو رو دور دیدن سیلی زدن تو صورتم
بابا بابا از هر طرف رسیدن
بابا بابا موهامو هی کشیدن
کجایی ببینی مث خواهرت
غم عشقتو رو شونه میبرم
چی بگم به تو از غم راه شام
چه بلایی اومد سر معجرم
قول داده بودی که میای
کاش کی بهش عمل کنی
کاش کی بیای مثل قدیم
دخترتو بغل
دخترتو بغل
باشه بابا یادت باشه
آخرشم نیومدی
رفتی و بی خدافظی
دگه حرم نیومدی
چشم تو رو که دور دیدن
خیمه ها رو آتیش زدن
هر کی که از راه میرسید عممونو ...
خرابه چراغونه امشب
قناری غزل خونه امشب
موهام فرش مهمونه امشب
دلم خونه امشب
بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت
بابا نبودی ببینی که بال و پرم سوخت
بابا نبودی که دستای مارو بستن
بابا مث مادرت پهلوی ما ...
یتیمی عجب دنیایی
سرتو روی نی میبینمو
میگم عمه ای بابایی
آسمون گریه کن
بی امون گریه کن
دگه قسمتم تنهایی
یتیمی عجب دنیایی
سرتو روی نی میبینمو
میگم عمه ای بابایی
شبی که زمین خوردم
کجا بودی بابا
زیر دست و پا مردم
کجا بودی بابا
دل خونم
پریشونم
آسمون گریه کن
بی امون گریه کن
دگه قسمتم تنهایی
یتیمی عجب دنیایی
سرتو روی نی میبینمو
میگم عمه این بابایی
شبی که زمین خوردم
کجا بودی بابا
زیر دست و پا مردم
کجا بودی بابا
دل خونم
پریشونم
خاکی چادرم
هی زمین میخورم
دگه حال و روز دخترت
شده مثل زهرا مادرت
منو میزنه این ساربان
سیلی با همون انگشترت
خالی چقدر جای عمو جونم بابا
دگه بی تو باباجون نمیتونم
شبی که زمین خوردم
کجا بودی عباس
زیر دست و پا مردم
کجا بودی عباس
بابا منم همون سه ساله
ولی قدم هلاله
فقط از روی نیزه نگاه نکن
دگه بسه آخه یه چیزی بگو
توی بزم شراب جای ما نبود
کجا رفته چرا نمیاد عمو
عممونو تا میزنن بر میخوره به غیرتم
چشم عمو رو دور دیدن سیلی زدن تو صورتم
بابا بابا از هر طرف رسیدن
بابا بابا موهامو هی کشیدن
کجایی ببینی مث خواهرت
غم عشقتو رو شونه میبرم
چی بگم به تو از غم راه شام
چه بلایی اومد سر معجرم
قول داده بودی که میای
کاش کی بهش عمل کنی
کاش کی بیای مثل قدیم
دخترتو بغل
دخترتو بغل
باشه بابا یادت باشه
آخرشم نیومدی
رفتی و بی خدافظی
دگه حرم نیومدی
چشم تو رو که دور دیدن
خیمه ها رو آتیش زدن
هر کی که از راه میرسید عممونو ...
خرابه چراغونه امشب
قناری غزل خونه امشب
موهام فرش مهمونه امشب
دلم خونه امشب
بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت
بابا نبودی ببینی که بال و پرم سوخت
بابا نبودی که دستای مارو بستن
بابا مث مادرت پهلوی ما ...
نیزه شده فاصلمون
نیلی شده قافلمون
خیلی میسوزه بابا جون
پاهای پر آبلمون
وای که بابا
شبا گرسنه خوابیدم
سرت رو روی نی دیدم
لبات رو از دور بوسیدم
وای که بابا
چقدر دلم برات تنگه
تو دست شامیا سنگه
سر حرم به خون رنگه
تورو خدا دیگه پیشم بمون
بابا بابا
یه بار دگه برام قرآن بخون
بابا بابا
خرابه تاره تار
بارون غم میباره
یکی داره بابا جون
سرتورو میاره
چشاتو بسته نبینم
سرتو شکسته نبینم
لباتو خونی نبینم
من دختر بابایی ام
از درد و غم تنهایی ام
از بس که سیلی خورده ام
زهرایی ام زهرایی ام
نه که گفته تو جا در دل دنیا داری
تو سر دوش ابوالفضل فقط جا داری
شور ذکر تو که شیرین شده
از این جهت است که
که به نامت نمک حضرت زهرا زده اند