Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
پاي دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود
پا به پايش كارواني هم معطّل ميشود
دستْ بسته، خواب هم باشد بيفتد از شتر
پهلوان باشد دچار درد مفصل ميشود
غير موهاي سرم در اين سفر از دست شمر
خواب هم آشفته و كابوس مقتل ميشود
حق بده با دست اگر دنبال لبهاي توام
بعدِ چندي تار ديدن چشم تنبل ميشود
پاره هاي چادرم را بسكه بستم روي زخم
چادرم دارد به يك معجر مبدل ميشود
استخوان هايم ترك دارند، فكرش را نكن
تو در آغوشم بيايي مشكلم حل ميشود
زجر من را ميكشد اينجا، مرا با خود ببر
ماندنم دارد براي شام معضل ميشود
پا به پايش كارواني هم معطّل ميشود
دستْ بسته، خواب هم باشد بيفتد از شتر
پهلوان باشد دچار درد مفصل ميشود
غير موهاي سرم در اين سفر از دست شمر
خواب هم آشفته و كابوس مقتل ميشود
حق بده با دست اگر دنبال لبهاي توام
بعدِ چندي تار ديدن چشم تنبل ميشود
پاره هاي چادرم را بسكه بستم روي زخم
چادرم دارد به يك معجر مبدل ميشود
استخوان هايم ترك دارند، فكرش را نكن
تو در آغوشم بيايي مشكلم حل ميشود
زجر من را ميكشد اينجا، مرا با خود ببر
ماندنم دارد براي شام معضل ميشود