متن اشعار

به عشق تو دل سپردم
چه غم هایی که نخوردم
تا حالا هم من به عشق سرت رو نیزه نمردم
میسوزم برای حنجره تو
میسوزم شبیه مادر تو
میسوزم به پای خواهر تو
اسیری چون من پیدا نمیشه
غم از قلب زارم پا نمیشه
گره از مویی که سوخته وا نمیشه
حسین جان
حسین ابا الغریب
حسین جان
منو شام و بیقراری
منو اشک و اه و زاری
بلند میشم پیش پاهات ولی تو که پا نداری
بابا جون تو شهر بی وفایی
تو هر شهر به روی نیزه هایی
بگو که چرا از من جدایی
میسوزم برای حنجره تو
میسوزم شبیه مادر تو
میسوزم به پای خواهر تو
به عشق تو من طاقت میارم
به روی این خاکا سر میزارم
منی که هر شب زیر لگد ها خواب ندارم
حسین جان
حسین ابا الغریب