Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
بای ذنب قتلت
به جرم بی گناهی زد
یه لات بین راهی زد
یکی دو بار به جای من
عمه رو اشتباهی زد
خدا لعنتش کنه اون کسی رو
که روی ما اسم خارجی گذاشت
همونی که با غنیمتای ما
توی بازارهای شام حراجی داشت
فامن یتیم فلا تقهر
مزن که یتیمم و بی یاور
دلم میخواد بگم به زجر
حداقل برا یه بار
سر به سر یتیم نذار
گوشوارمو خودم میدم
به زور سیلی در نیار
یه نفر پیدا نشد بهش بگه
آخه رو یتیم کی شمشیر میکشه
از شبی که خوردم از ناقه زمین
هنوزم سرم داره تیر میکشه
فامن یتیم فلا تقهر
مزن که یتیمم و بی یاور
برام سواله که چرا
اینهمه نقشه کشیدن
ما رو زدند و خندیدن
همش برای اینه که
چشم عمو رو دور دیدن
عمو عباس اگه بود کنارمون
کی میتونست به ما چپ نگاه کنه
با طناب دستمون و ببنده و
وارد بازار برده ها کنه
فامن یتیم فلا تقهر
مزن که یتیمم و بی یاور
به جرم بی گناهی زد
یه لات بین راهی زد
یکی دو بار به جای من
عمه رو اشتباهی زد
خدا لعنتش کنه اون کسی رو
که روی ما اسم خارجی گذاشت
همونی که با غنیمتای ما
توی بازارهای شام حراجی داشت
فامن یتیم فلا تقهر
مزن که یتیمم و بی یاور
دلم میخواد بگم به زجر
حداقل برا یه بار
سر به سر یتیم نذار
گوشوارمو خودم میدم
به زور سیلی در نیار
یه نفر پیدا نشد بهش بگه
آخه رو یتیم کی شمشیر میکشه
از شبی که خوردم از ناقه زمین
هنوزم سرم داره تیر میکشه
فامن یتیم فلا تقهر
مزن که یتیمم و بی یاور
برام سواله که چرا
اینهمه نقشه کشیدن
ما رو زدند و خندیدن
همش برای اینه که
چشم عمو رو دور دیدن
عمو عباس اگه بود کنارمون
کی میتونست به ما چپ نگاه کنه
با طناب دستمون و ببنده و
وارد بازار برده ها کنه
فامن یتیم فلا تقهر
مزن که یتیمم و بی یاور