متن اشعار

از عطر تو عالم شده معطر
رقیه
هستیم از نورت شده منور
رقیه
مادربزرگ تو همه دیدند در تو که
چشم همه به دیدن تو تر شده است
هم دختر بابا شدی در کنارت
بابای تو دارای مادر شد رقیه
شد بالش زیر سرت دستان عباس
گهوار ات اغوش اکبر شد
رقیه
با ذکر معروف انا کلب الرقیه
دنیای ما هم جور دیگر شد
رقیه
گفتن اهل قافله با عمه زینب
از داغ بابایش غمش چون شد
رقیه
یا رقیه من خراباتی شدم
شام را دیدم سماواتی شدم
من غلام حلقه بر گوش تو ام
انا کلب الرقیه
انا کلب الرقیه
عقده شده برای ما ندیدن قبر حسین
عقده شده سینه زنی میون بین الحرمین
کاش دلای دیوونمون تا حرمت پر بگیره
کفتر قلب عاشقم عاشقی از سر بگیره
حسین عشق من
عمر من
دین من
کربلا قبله ی من
تموم ائین من
کاشکی بیام با عاشقات سینه زننون پایین پات
کاشکی با شور و حروله بیام تو صحن کربلات
هر کسی رفته کربلا دلش پر از تاب و تبه
هر کی حسین دوست داره عاشق عمه زینبه
ما از این روضه تمنای تو داریم حسین
از همینجا سر سودای تو داریم حسین
هوس کربوبلا هست به دل بسم الله
چشم امید به امضای تو داریم حسین
اری امشب ز می کربوبلا سر شاریم
عطشی ناب به صحبای تو داریم حسین
اخرین زائر جا مانده خدایی دارد
با دلی خسته تقضای تو داریم حسین
به غلامی تو سوگند
دمه کشتن حوس خاک کف پای تو داریم حسین