Update Required
To play the media you will need to either update your browser to a recent version or update your
Flash plugin.
متن اشعار
عمه جان دوری و دلواپسی آمد به سر
شام وصل من شده در این سحر
آمده با سر ،به مهمانی پدر
وای از این غم
حال من از این جدایی ها شکایت میکند
دل حکایت میکند
دختر تو با دل مضطر صدایت میکند
جان، فدایت میکند
سخته دوری، از تو بابا
مانده تنها دختر تو
خواب میدیدم با تو بودم
در کنار مادر تو
وای وای وای
حسین
ای پدر شد خراب مأمن اهل حرم
زخمی درد و غم بال و پرم
شد کبود تازیانه پیکرم
وای از این غم
شد کبود بند کینه بازوان دخترت
یاد زخم مادرت
سر زدی به من به سر
اما بگو کو پیکرت
جان فدای حنجرت
نا ندارم، ای پدر جان
تا زنم من بهر تو ناله
شد خرابه قتلگاهم
بر تن من زخم لاله
وای وای وای
شام وصل من شده در این سحر
آمده با سر ،به مهمانی پدر
وای از این غم
حال من از این جدایی ها شکایت میکند
دل حکایت میکند
دختر تو با دل مضطر صدایت میکند
جان، فدایت میکند
سخته دوری، از تو بابا
مانده تنها دختر تو
خواب میدیدم با تو بودم
در کنار مادر تو
وای وای وای
حسین
ای پدر شد خراب مأمن اهل حرم
زخمی درد و غم بال و پرم
شد کبود تازیانه پیکرم
وای از این غم
شد کبود بند کینه بازوان دخترت
یاد زخم مادرت
سر زدی به من به سر
اما بگو کو پیکرت
جان فدای حنجرت
نا ندارم، ای پدر جان
تا زنم من بهر تو ناله
شد خرابه قتلگاهم
بر تن من زخم لاله
وای وای وای