متن اشعار

روی دستای حسین باز
اومده یه غنچه ی ناب
توی آسمون درخشید
سحر خونه ی ارباب
بی قرار یه نیگاشم
من خاطر خواه باباشم
حسین میخونه یه روز
الهی نازنینم
توی بهشت خدا
عروسیت رو ببینم
برای عالم و آدم
قبله ی عشق و امیده
به درای بسته اسمش
به خدا که شا کلیده
سینه ریزش جنس الماس
عیدی داده عموش عباس
روشونه ی عمو جون
پر زده با عشق و شور
تو کوچه ها یه نفس
علی اکبر میده سور
سیدتی رقیه
مولاتی رقیه
تویی دردونه ی ارباب
تو دلم زدی جوونه
هلاک عشق تو هستم
این دلم غزل میخونه
آرزوی من شهادت
امضا کردی یه زیارت
اگه بخوای حاجته
دلمو روا کنی
مسافر حرم
شاه کربلا کنی
سیدتی رقیه
مولاتی رقیه
تویی دردونه ی ارباب
تو دلم زدی جوونه
خراب عشق تو هستم
این دلم شده دیوونه
آرزوی من شهادت
امضا کردی یه زیارت
اگه بخوای حاجته
دلمو روا کنی
مسافر حرم
شاه کربلا کنی