متن اشعار

آخ نفسم
نزن یتیم و بی کسم
دیگه لگد لازم نبود
همین سیلی بوده بسم
آخ پدرم
ببین کیه همسفرم
این زجر لعنتی که دست
برنمیداره از سرم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
آخ کمرم
شکسته بابا بال و پرم
اونقدر نزن تو صورتم
زیر چشام کرده ورم
در به درم
من از عموم بی خبرم
از رفتی که رفت برنگشت
دیگه آواره شد حرم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
باور نکن
منم نمیشه باورم
هیچی نمیپرسم ازت
تو هم نپرس از معجرم
آخ کمرم
شکسته بابا بال و پرم
اونقدر نزن تو صورتم
زیر چشام کرده ورم
آخ معجرم
ریختن همه روی سرم
خولی،سنان،حرمله،زجر
من که فقط یک نفرم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
آخ پیکرم
آخ دست و پای لاغرم
عمه همش بهم میگه
شدی شبیه مادرم
آخ مادرم
منم ناموس حیدرم
ببین چه طور حلقه زدن
نامحرما دور و برم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
سخته برام
فقط همینو و السلام
بیشتر از این هر چی بگم
ختم کلام امون ز شام
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین